Abstract
In this conceptual paper, the market-orientation construct is considered in the context of destination marketing. Based on a review of the contemporary theoretical perspectives regarding the scope of marketing thought, this paper asserts that certain conceptual and operational issues render the extant conceptualizations of a market orientation incompatible with the unique structure of destination marketing. To reconcile the long-standing market-orientation paradigm to the distinctive conditions of the destination marketing environment, a multi-stakeholder market orientation (MSMO) construct is proposed. This construct is developed to reflect the unique stakeholder structure of the organizations that market destinations. The theoretical and practical implications of such a construct are considered
چکیده
در این مقاله مفهومی، سازه بازار گرایی در چارچوب بازاریابی مقصد در نظر گرفته میشود. مقاله حاضر بر اساس مروری بر دیدگاه های نظری معاصر راجع به حوزه تفکر بازاریابی، تاکید میکند که برخی مسائل مفهومی و عملیاتی معین، مفهوم سازی های موجود در مورد یک گرایش بازار را با ساختار منحصربفرد بازاریابی مقصد، دچار ناسازگاری مینمایند. یک سازه بازار گرایی چند ذینفعی (MSMO)، بمنظور تلفیق پارادایم "بازار گرایی" قدیمی و شرایط مجزای "محیط بازاریابی مقصد"، پیشنهاد میشود. این سازه توسعه مییابد تا ساختار ذینفع منحصربفرد سازمان هایی را که بازاریابی مقصد میپردازند، منعکس نماید. همچنین، دلالت های نظری و کاربردی این سازه مورد بررسی قرار میگیرند.
-1مقدمه
در طول دو دهه گذشته، کاوش در مورد اثرات سازمانی یک موضع استراتژیک بازار گرا، یکی از پر رونق ترین جریانهای تحقیق در ادبیات بازاریابی بوده است. سازه بازار گرایی، که حدی را منعکس میکند که یک سازمان یک رویکرد مشتری محور را نسبت به مدیریت بازاریابی اتخاذ میکند (ناروز و اسلیتر، 1990)، وسیعا در هر دو حوزه های نظری و کاربردی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، اثرات موجود ایجاد، انتشار و واکنش به اطلاعات مشتری و رقیب (کوهلی و جاروسکی، 1990)، دارای اثری مثبت بر عملکرد سازمانی بوده اند (کانو، کاریلات و جارامیلو، 2004؛ کرکا، جایاچاندران و بیردن، 2005). با اینحال، برخلاف سهم های غنی سازه بازار گرایی در ادبیات بازاریابی، یک مفهوم سازی روشن در مورد هدف از پیاده سازی مفهوم بازاریابی در حوزه بازاریابی مقصد، همچنان مبهم است…