Abstract
The primary objective of any electric utility company in the new competitive environment is to increase the market value of the services by providing the right amount of reliability, and at the same time, lower its costs for operation, maintenance and construction of new facilities in order to provide lower rates for customers. The electric utility company will strive to achieve this objective via many different means, one of which is to defer the capital distribution facility requirements in favor of a distributed generation (DG) solution by an independent power producer (IPP) to meet the growing customer load demand. In this case, the distribution capital investment deferral credit received by the IPP will be dependent on the incremental system reliability improvement rendered by the DG solution. In other words, the size, location and the reliability of the DG will be based on the comparable incremental reliability provided by the distribution solution under considerations. This paper presents a reliability model for determining the DG equivalence to a distribution facility for use in distribution system planning studies in the new competitive environment
چکیده
هدف اولیه هر شرکت برق در محیط رقابتی جدید، افزایش ارزش بازار خدماتی که با مقدار مناسبی از قابلیت اطمینان ارائه می دهد، و در عین حال کاهش هزینه های بهرهبرداری، تعمیرات و ساخت تجهیزات جدید برای فراهم کردن نرخ های کمتر برای مشتریان، خواهد بود. شرکت برق، تلاش خواهد کرد تا به این هدف از طرق گوناگونی که یکی از آنها به کار گیری تجهیزات توزیع مناسب تولید پراکنده (DG) بوسیله تولیدکننده مستقل توان (IPP) جهت رفع نیاز بار مشتریان رو به رشد است، برسد. در این مورد، اعتبار سرمایه گذاری توزیع، توسط IPP، وابسته به ارتقاء قابلیت اطمینان سیستم توسط DGها خواهد بود. به عبارت دیگر، سایز، مکان و قابلیت اطمینان DG مبتنی بر قابلیت اطمینان افزایشی قابل مقایسه فراهم شده توسط راه حل توزیع تحت ملاحظات خواهد بود. این مقاله یک مدل قابلیت اطمینان برای تعیین تعادلDG با امکانات یک سیستم توزیع، جهت استفاده در مطالعات برنامه ریزی سیستم توزیع در محیط رقابتی جدید ارائه می کند.
1-مقدمه
در حال حاضر، صنعت برق به سوی تغییرات قابل توجهی با توجه به ساختار، بهره برداری و قانون گذاری در حال عبور است [1]-[3]. صنایع برق مختلف در کشورهای مختلف، فرایند تجدید ساختار شروع شده و واحدهای یکپارچه سازی شده عمودی متشکل از تولید، انتقال و توزیع منسوخ شده اند. به جای آنها، شرکت های تولید، انتقال و تولید مجزایی که هر کدام یک وظیفه را در فرایند تغذیه دارا می باشند، تاسیس شده اند. در نتیجه، مسئولیت کلی تامین نیازهای مشتریان دیگر تنها به عهده یک شرکت برق (که در مورد ساختار صنایع عمودا یکپارچه سازی شده اینگونه بود) نمی باشد...