Abstract
The objective of this study was to evaluate th×e relationship between the magnitude of an earthquake, the fear experienced, the self-efficacy beliefs, and post-traumatic stress symptoms in adolescents. We expected self-efficacy beliefs to predict post-traumatic stress symptoms, and this relation to be mediated by fear. We used data from a longitudinal project on adolescent normative development that was under way at the time of the 2010 earthquake in Chile. Six months before the earthquake, 218 adolescents responded to a self-efficacy beliefs scale; three months after the earthquake they reported the perceived magnitude of the event, the fear they experienced, and their post-traumatic stress symptoms. Results showed that perceived magnitude was not associated with fear or post-traumatic stress symptoms, but self-efficacy beliefs and fear were associated with post-traumatic stress symptoms. The hypothesized role of fear as a mediator in the relation between self-efficacy beliefs and post-traumatic stress symptoms was supported by the data. The results of the study, suggest that preventive interventions aimed to increase awareness of how to face a disaster may not only contribute to save lives but may also increase adolescentś sense of personal efficacy, reducing subsequent emotional reactivity associated with the event
چکیده
هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین قدرت یک زلزله، ترس تجربه شده، باور به خودکارامدی و نشانه های استرس پس از حادثه در نوجوانان می باشد. ما باور به خودکارامدی را برای پیش بینی نشانه های استرس پس از حادثه انتظار داریم و این رابطه بوسیله ترس تعدیل می شود. ما اطلاعات را از پروژه ای طولی در توسعه هنجاری نوجوانان استفاده کردیم که بر اساس روشی بود که در زلزله 2010 شیلی استفاده شد. شش ماه قبل از زلزله ، 218 نوجوان پاسخگوی مقیاس باور به خودکارامدی بودند، سه ماه بعد از زلزله آنها شدت درک شده رویداد، ترسی که تجربه کردند و نشانه های استرس پس از حادثه را گزارش دادند. نتایج نشان داد که شدت درک شده با ترس یا علائم استرس پس از حادثه مرتبط نیست، اما باور به خودکارامدی و ترس با نشانه های استرس پس از حادثه مرتبط بود. نقش فرض شده ترس به عنوان یک تعدیل کننده در رابطه بین باور خودکارامدی و علائم ترس پس از حادثه بوسیله داده ها تایید شد. نتایج مطالعه، نشان داد که مداخلات پیشگیرانه با هدف افزایش آگاهی از چگونگی مواجهه با یک فاجعه ممکن نیست فقط به نجات جان کمک کند، بلکه حس خودکارامدی نوجوانان را نیز افزایش می دهد ، واکنش های عاطفی در ارتباط با حادثه را کاهش می دهد.
1-مقدمه
نشانه های استرس پس از حادثه( PTSS) در افراد در معرض بلایای طبیعی مانند زلزله مشاهده شد( انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000؛ کووا و رینکون، 2010؛ نریا ، ناندی و گالئا، 2008) . با اینحال، هر فرد که این رویدادها را تجربه می کند نشانه های استرس را نیز دارد و حتی کمی نیز اختلالات استرسی پس از حادثه را تجربه می کنند(PTSDi) . در واقع، شیوع PTSD بعد از زلزله در 20 درصد بزرگسالان (دورکین، 1993؛ اوندر، تورال، آکر ، کیلیک و اردوگان، 2006)و نوجوانان( دیاز، کواینتانا، ووگل، 2012) گزارش شده است...