چکیده
توجه دیداری فضایی در افراد به کمک الکتروانسفالوگرافی (EEG) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی عاملی (fMRI) به صورت جداگانه انجام شد. با این وجود، به علت محدودیت های ذاتی در استفاده انفرادی از هر کدام از این روش ها، درک ما از مکانیسم سطح سیستم در کنترل توجه محدود است. در اینجا، ما متغیرهای همزمان آزمون به آزمون را در EEG و fMRI همزمان ثبت شده در یک وظیفه توجه فضایی بصری مبتنی بر نشانه در انسان که امکان توصیف مولدها و مدولاتورهای فعالیت مغزی نوسانی مرتبط با رویداد رها شده مرتبط با تابع کنترل توجه را فراهم می آورد، بررسی کردیم. فعالیت fMRI در نواحی قشر بینایی دگرسوی جهت نشانه توجه که به صورت مثبت با EEG نوار گامای پس سری تغییر می کند با فعال سازی نواحی قشری که بیانگر مکان مود توجه در فضا هستند سازگار است. در مقابل، فعالیت fMRI در نواحی قشری بینایی هم سو که با صورت معکوس با نوسانات نوار آلفای پس سری تغییر می کند، با توقف مرتبط با توجه در نیم کره نامرتبط سازگار است. به علاوه،هسته بالشتک تالاموس با این مدولاسیون های EEG نوسانی مرتبط با توجه مختص فضا به صورت همزمان تغییر کرد. از آنجا که هندسه عصبی آناتومیکی بالشتک سبب می شود که نتواند مولد مستقیم EEG ثبت شده در جمجمه باشد، به نظر می رسد که این طرح های تغییر همزمان، نقش بالشتک را به عنوان یک ساختار کنترل تنظیمی که سیگنال های مختص فضا را برای مدولاسیون فعالیت برانگیختگی قشر بینایی ارسال می کند. در کنار همدیگر، این نتایج EEG/fMRI ترکیبی، فرایندهای قشری و زیرقشری برهمکنشی دینامیکی مرتبط با توجه فضایی را نشان می دهد و ادراک مهمی راجع به آنها تولید می کند که در صورت استفاده تنها از این تکنیک ها ایجاد نخواهد شد.
1-مقدمه
عامل کلیدی توجه فضایی، انتخاب مرتبط ترین بخش های ورودی حسگری گسترده که پیوسته در طول زندگی تجربه می کنیم به منظور بررسی و در نتیجه، بهبود آشکارسازی و تمایز مواردی است که در یک مکان مورد توجه رخ می دهند (Posner, 1980). این پردازش ارتقایافته، حاصل تکه بر سیگنال های بالا – پایین از قشر پیشانی و پیرامونی بود که پرازش حسگری محرک های موجود در مکان موردتوجه را نسبت به مکان توجه نشده دچار اریبی کرده و تقویت می نماید...