چکیده
تنهایی و نشانه های افسردگی دارای ارتباط نزدیکی با هم هستند و هر دو از نشانگرهای کاهش بهزیستی جسمانی و روانی سالمندان هستند. در سال های اخیر، ادراک ذهنی مدت زمانی که فرد برای زندگی انتظار دارد (امید به زندگی ذهنی) به عنوان یکی از مهمترین پیش بین های کارکرد روانشناختی در آینده و همچنین سلامت جسمانی از اهمیت بالایی برخوردار شده است. مطالعه حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که آیا امید به زندگی ذهنی در رابطه بین تنهایی و نشانه های افسردگی در بین نمونه معرف از سالمندان نقش واسطه ایفا می کند یا خیر. داده ها از طریق موج پنجم مطالعه پیمایشی سلامت، سالمندان اسرائیلی و بازنشستگی در اروپا (SHARE-Israel) گردآوری شد. شرکت کنندگان (2210 n=؛ میانگین سنی=70.35) مقیاس های تنهایی، نشانه های افسردگی و سن هدف امید به زندگی را تکمیل کردند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چنین پیش بینی می نماید که نشانه های افسردگی منجر به تعامل معنی دار بین تنهایی و امید به زندگی ذهنی می شود. تحلیل های بیشتر نشان می دهند که امید به زندگی ذهنی پایین ارتباط بین تنهایی و نشانه های افسردگی را کمرنگ می سازد. یافته ها بر اساس زحمات و مشکلات امید به زندگی ذهنی بالاتر برای سالمندان تنها مورد بحث قرار گرفته و چند رهنمود عملی پیشنهاد شد.
1-مقدمه
افسردگی یکی از شایع ترین و مخرب ترین مشکلات سلامت روان در بین جمعیت سالمندان است. در حاالیکه 3-1 درصد از سالمندان به اختلال افسردگی عمده دچار هستند (کول و یاف، 1996)، نشانه های افسردگی در 16-8 درصد از این گروه سنی مشاهده می شود (بلیزر، 1989). پیامدهای افسردگی شامل ناتوانی (آلکسونوپولوس و همکاران، 1996؛ کیولا و پاکالا، 2001؛ رای و همکاران، 2012)، پیش آگهی بدتر برای یک شرایط جسمانی یا بیماری خاص (لبوویتز و همکاران، 1997) و افزایش استفاده از خدمات پزشکی (اونوتزر و همکاران، 2001) است...