Abstract
Being a fringe-group (peripheral) member in one's group can cause individual pain (e.g., depression) and societal damage (e.g., violence). Whereas most research on feeling peripheral focuses on how the experience interrupts people's sense of belonging and increases ingroup bias, the present research explores why feeling different from the ingroup increases belonging needs. Building on uncertainty-identity theory, we propose that self-uncertainty results from not feeling prototypical and creates a motivational drive to increase ingroup behaviors. Three experiments support these hypotheses. Experiment 1 (N = 152) established that feeling peripheral elevates self-uncertainty. Experiment 2 (N = 77) demonstrated that feeling peripheral leads to increased group identification only for those who are self-uncertain and Experiment 3 (N = 319) showed that it leads to ingroup bias only for those who are self-uncertain. Overall, these findings demonstrate that feeling peripheral produces self-uncertainty, which leads people to engage in ingroup behaviors
چکیده
عضو حاشیه ای بودن در یک گروه می تواند موجب رنج های فردی (مانند افسردگی) و آسیب های اجتماعی (مانند خشونت) گردد. در حالیکه بیشتر پژوهش ها درباره احساس حاشیه ای بودن، بر این نکته تمرکز دارند که چگونه تجربه، احساس تعلق فرد را متوقف کرده و تعصبات درون گروهی را افزایش می دهد، پژوهش حاضر به دنبال یافتن این است که چرا احساس متفاوت بودن با گروه، نیاز به تعلق داشتن را افزایش می دهد. بر اساس تئوری ناپایداری هویتی، پیشنهاد می کنیم که عدم اطمینان به خود نتیجه احساس عدم همسازی با گروه است و در نتیجه فرد برای افزایش انجام دادن رفتارهای مربوط به گروه خودی انگیزه می یابد. سه آزمایش از این فرضیه پشتیبانی می کنند. آزمایش 1 ((N=152 ثابت می کند احساس حاشیه ای بودن، عدم اطمینان به خود را افزایش می دهد. آزمایش 2 ((N=77 نشان می دهد که احساس در حاشیه بودن تنها برای کسانی که به خود اطمینان ندارند موجب افزایش هویت گروهی می گردد و آزمایش 3 ((N=319 بیانگر این است که این احساس فقط برای افرادی که به خود اطمینان ندارند منجر به تعصبات گروهی می گردد. به طور کلی این یافته ها نشان می دهند که احساس در حاشیه بودن عدم اطمینان به خود را ایجاد می کند و این عدم اطمینان منجر به درگیر شدن افراد در رفتارهای گروه می گردد.
1-مقدمه
"سازگاری" بخشی مهم از تجربه انسان است. اینکه یک فرد در گروه جایگاه امنی داشته باشد و خود را با هنجارهای گروه همساز کند، می تواند منبع مثبتی در جهت هویت یابی اجتماعی محسوب گردد.
همچنین یک دسته بندی اجتماعی ساختار یافته جایگاه یک فرد در گروه را می تواند برای ما روشن سازد.....