Abstract
Unhealthy or negative perfectionism has been identified as both a risk and maintaining factor for a range of psychological difficulties. A cross-sectional online study with a predominantly student population (n = 381) investigated cognitive processes suggested to mediate the relationship between unhealthy perfectionism and distress. Hypothesised cognitive processes were assessed using questionnaires about rumination, habitual self-critical thinking, unhelpful beliefs about emotions, self-compassion and mindfulness. Factor analysis of these questionnaires suggested two distinct underlying constructs, labelled self-criticism and present-moment awareness. Higher levels of self-criticism were associated with unhealthy perfectionism and psychological distress, and partially mediated this relationship. Present-moment awareness was associated with unhealthy perfectionism but not distress. These findings are consistent with the possibility that repetitive or habitual self-critical thinking is a process through which unhealthy perfectionism may result in greater distress. Future research could investigate whether interventions targeting self-criticism may help to reduce distress in individuals with high levels of unhealthy perfectionism
چکیده
کمال گرایی منفی یا ناسالم به عنوان یک عامل خطر برای طیفی از مشکلات روانشناختی شناخته شده است. یک مطالعه آنلاین مقطعی بر جمعیت بزرگی از دانشجویان انجام شد (N: 381) و فرآیندهای شناختی را بررسی کرد که تصور می شد بر رابطه بین کمال گرایی ناسالم و پریشانی فرد تاثیرگذار است. فرآیندهای شناختی موردنظر با استفاده از پرسشنامه هایی درباره نشخوار، تفکر خودانتقادگری ، باورهای مخرب درباره هیجانات، شفقت نسبت به خود و ذهن آگاهی ارزیابی کردند. تحلیل عاملی این پرسشنامه ها، دو ساختار زیربنایی متمایز را مشخص کرد به نام خودانتقادگری و آگاهی از لحظه حال. میزان بالای خودانتقادگری با کمال گرایی ناسالم و پریشانی روانی مرتبط بود و بر رابطه بین این دو تاثیرگذار بود. آگاهی از لحظه حال نیز با کمال گرایی ناسالم مرتبط بود اما با پریشانی فردی ارتباطی نداشت. این یافته ها با این احتمال که تفکر خودانتقادگری مکرر فرآیندی است که ازطریق آن کمال گرایی ناسالم منجر به پریشانی می شود هماهنگ بود. پیشنهاد می شود که پژوهشهای آینده بررسی کنند که آیا انجام مداخلاتی در تفکر خودانتقادگری به کاهش پریشانی در افراد دارای میزان بالای کمال گرایی ناسالم کمک می کند یا خیر.
1-مقدمه
کمال گرایی سازه ای است که هنوز موردبحث است و برخی مفاهیم بر ماهیت چندبعدی آن تاکید میکنند (فروست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت، 1990؛ هویت و فلت، 1991). تعاریف چندبعدی اغلب جنبه های سازگار و ناسازگار آن را برجسته می کنند. برای مثال، تلاش برای کمال با تلاش برای استانداردهای بالا مشخص می شود که اغلب سازگار، سالم و مثبت است. درحالی که نگرانی برای کمال ازجمله انتقاد از خود، ترس از شکست و ارزیابی منفی توسط خود یا دیگران اغلب جنبه ناسالم یا منفی کمال گرایی به حساب می آید (استوبر و اوتو، 2006). شباهت های بردباری با کمال گرایی ناسالم یا منفی و کمال گرایی بالینی به عنوان وابستگی بیش از حد خودارزشی در پیگیری و دستیابی به موفقیت ها در خواسته های فردی و استانداردهای خود باوجود پیامدهای نامطلوب است (شفران، کوپر و فیربرن، 2002). کمال گرایی به عنوان یک عامل خطر برای طیفی از مشکلات روانشناختی مانند اختلالات خوردن و افسردگی شناخته شده است...