چكيده
پيشرفت تحصيلي و اجتماعي در مدرسه به خودگرداني بچه ارتباط داده شده است. اين بررسي تشخيص اجزا عملكرد اجرايي (EF) خودگرداني را با استفاده از هزينهاي پايين، اندازهگيري مديريت شده براي تعيين اينكه آيا نمرات بدست آمده از فعاليت رفتاري با آنچه كه از اندازهگيري عصبي- رواني آزمايشگاهي مهارتهاي EF بدست آمده مطابقت دارد يا نه، مورد تحقيق و بررسي قرار داده است. اين نمونه شامل 74 بچه (37 مؤنث؛ ماه 2/86=M) است كه در دو ارزيابي طرزكار حافظه و كنترل بازداشتي (منع كننده) شركت كردهاند: Knock-Tap (ضربه آهسته) (NEPSY: كوركمن، كرك و كمپ، 1998)، و آزمايش رخداد بالقوه (ERP) كه شامل آزمايش استروپ هدايتي (DST: داويدسون، كروز، دياموند، اُكراون و ساوي (1999)) است. سه يافته اصلي پديدار شدند. اول، بچهها به عنوان انجام دهنده عالي در مقابل پايين در خصوص كار Knock-Tap، NEPSY دستهبندي شدند كه كشف شد براي اجرايي متفاوت در شرايط خيلي مختلف در خصوص DST (شرايط نامتجانس و مختلط)، به نظر مي رسد كار Knock-Tap به عنوان كم هزينه و آسان مديريت شده جهت تعيين مهارتهاي EF، ميتواند راهي براي معلمان جهت شناسايي دانشآموزان داراي مهارتهاي كنترلي بازداشتي ضعيف باشد. دوم، عملكرد بچهها در DST شديداً وابسته به واكنشهاي ERP آنها بود، علاوه بر اين شواهد كه تفاوتها در عملكرد رفتاري در خصوص DST به عنوان معياري جهت مهارتهاي EF، تفاوتهاي متناظر در پردازش ذهني را منعكس ميكند. سرانجام، زماني كه بچهها بر اساس عملكرد Knock-Tap دسته بندي شدند، تفاوتها در پردازش ذهني در خصوص عمل DST نيز يافت شد. روشهاي گزينش نمونه ميتواند معلمان را قادر به شناسايي بچههاي سازد كه داراي حواسپرتي، بيتوجهي هستند يا مواردي كه ظرفيتهاي توجه ضعيف ممكن است با يادگيري كلاسي تداخل پيدا كند.
واژگان كليدي: مهارتهاي عملكرد اجرايي، كنترل بازداشتي، پتانسيل وابسته به رويداد، آزمايش استروپ هدايتي.
1- مقدمه
پيشرفت تحصيلي به اولويتي ملي با قابليت ديد فزايندهاي، بدل شده است. درحاليكه پيشرفت تحصيلي بوسيله متغيرهاي بسياري از جمله مشخصات معلم و محتواي برنامه تحصيلي متأثر شده است، محققان همچنين به مشخصات بچهها، همچون خودگراني و رفتارهاي كلاسي اشاره ميكنند كه يادگيري در پايههاي قبل از مقدماتي را تحت تأثير قرار ميدهد (بلر، 2002؛ لادا و ديگران، 1999؛ نلسون و ديگران، 2004؛ واناَكر و ديگران، 1996؛ وهبي و ديگران، 1998). خودگرداني، به دليل ارتباط آن با پيشرفت تحصيلي و اجتماعي بچهها در مدرسه، به طور ويژه مورد هدف محققان بوده است (بلر و پيتر، 2003؛ بلر و رازا، 2007؛ هونگوانيشكول و ديگران، 2005؛ روداسيل و كونولد، 2008). اين بررسي تشخيص يكي از اجزاء خودگرداني به نام مهارتهاي عملكرد اجرايي، با استفاده از اندازهگيري با هزينه كم و آسان مديريت شده را مورد كاوش قرار ميدهد.
خودگرداني به عنوان «فرايندهاي رفتاري و شناختي عمدتاً ارادي كه از طريق آن فردي سطوح احساسي، انگزيشي، انگيختي شناختي كه محرك تعديل و انطباق هستند را حفظ ميكند»، تعريف شده است (ص 900، بلر و ديماموند، 2008). مفهومسازيهاي مختلفي از رابطه مابين خودگرداني و عملكرد اجرايي، وجود دارند. اين بررسي بر اساس اين ديدگاه شكل گرفته كه خودگرداني هم شامل عناصر خلق و خويي (بلر و رازا، 2007؛ رودا و ديگران، 2005) و هم شامل عوامل شناختي (بلر و ديماموند، 2008؛ بلر و رازا، 2007؛ رودا و ديگران، 2005) است. اگرچه مهارتهاي كنترلي نيازمند تلاش و عملكرد اجرايي (EF) هردو به صورت ادراكي (بلر و رازا، 2007؛ هونگوانيشكول و ديگران، 2005؛ رودا و ديگران 2005) و تجربي (الكساندر و ديگران، 1993؛ بلر، 2002؛ بلر و دياموند، 2008؛ كندال، 1993؛ ولدمن و وارشام، 1983) به هم مرتبطاند، محققان در حوزه خودگرداني مهارتهاي EF را به عنوان داشتن اهميت حياتي براي پيشرفت تحصيلي اوليه، شناسايي كردهاند. اين بررسي بر روي مهارتهاي EF در رسيدگي به دو رويكردي تشخيصي، تمركز دارد. يكي رويكرد به دنبال تعيين سودمندي اندازهگيري كم هزينه و آسان مديريت شده مهارتهاي EF است كه ميتواند توسط معلمان كلاس درس منظم استفاده شده باشد و رويكرد دوم از اندازهگيري عصبي- رواني آزمايشگاهي براي مهارتهاي EF، استفاده ميكند. در اين مطالعه، مهارتهاي EF در خصوص طرزكار حافظه و كنترل بازداشتي به طور ويژهاي مورد تحقيق و بررسي قرار گرفتهاند. سطح توافق (مطابقت) بالاي مابين اين دو رويكرد تشخيصي براي اين مهارتهاي EF ميتواند بدين معني باشد كه معلمان ميتوانستند دانشاموزان داراي مهارتهاي EF ضعيف را شناسايي كرده، به آنها اجازه اقدام براي براي تقويت اين مهارتها داده شود...
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید