چکیده
آسیب شناسی در علم، زمانی مطرح می شود که پردازش های عادی در پژوهش های علمی با شکست مواجه می شود و فرضیه علمی، بدون یک رشته تلاش های هدفمند در جهت آزمودن آنها و بدون در نظر گرفتن امکان پذیر بودن آن، مورد قبول واقع می شود. دراین باره که آیا این پدیده در روانسنجی هم اتفاق افتاده یا نه، اختلاف نظر وجود دارد: فرضیه ای درباره این قضیه وجود دارد که می کوید: ویژگیهای روانشناختی کمیت پذیرند، روانسنج ها نه تنها در تأیید این مسأله شکست خورده اند بلکه اصلاً موجودیت این فرضیه را هم به سختی درک می کنند. به نظر می رسد که تمایلات اجتماعی ویژه ای که در تاریخچه روانشناسی معاصر قابل شناسایی اند این وضعیت را ایجاد نموده چرا که روانشناسی حاضر به عنوان یک دانش کمی، فواید ایدئولوژیک و اقتصادی ثانویه ای را به همراه داشته است. این پرسش مطرح است که آیا مدل های جدید پرسش- پاسخ از این انتقاد تبرعه می شوند و مشخص می شود که هنوز این مدل ها با چالش های آزمودن جدی این فرضیه و حتی زحمت تشخیص موجودیت آن مواجه نشده اند.
1-مقدمه
علم اقدامی شناختی است که در آن دانشمندان به دنبال چگونگی عملکرد نظام های طبیعی هستند. آنها روش های مشخص خود را به کار می برند و معتقدند که این روش ها به آشکار شدن ساختار و روش های عملکرد نظام های مورد علاقه آنها کمک می کند. شخص یا حرکت اجتماعی(مانند علم) که درگیر اقدام های شناختی است، یک نظام طبیعی را می سازد که به خودی خود، نظامی شناختی است. این نظام شناختی زمانی آسیب می بیند که قبل از ارتقا، دستیابی به دانش مرتبط با آن متوقف شود. یک مثال آشنا تعصب است: فردی به چیزهایی معتقد است نه براساس شواهد، بلکه به دلایل دیگری مانند منافع ثانویه ی این اعتقاد؛ فرد می فهمد که تعصب مانع از شناخت واقعیت می شود. میزان ممانعت بستگی به قدرت تعصب دارد. همه ما در برخی از اندازه گیری ها اینگونه عمل می کنیم و هر نوع نظام شناختی به این شکل آسیب می بیند. انسانها انگیزه های پیچیده ای دارند، اما همانطور که فروید (1957) بیان می کند: این امر می تواند به این دلیل باشد که ما به وسیله صائق ها و علایق متعارض برانگیخته می شویم و گاهی اوقات هم به خاطر نیازمان برای اعتقاد به فقدان شواهدی که فراتر از توانمان برای کشف حقیقت است....
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.