مبانی ترجمه

در این مطلب نگاهی به مبانی ترجمه داشته و در خصوص واحد ترجمه صحبت می کنیم. نهایتا در خصوص ترجمه شفاهی و ترجمه متن(مکتوب) حرف خواهیم زد. ثبت سفارش ترجمه

نگاهی به مبانی ترجمه

اگر ترجمه را به صورت برگردان نوشته یا گفته ای از یک زبان بعنوان زبان مبدا به زبان دیگر به عنوان مقصد تعریف کنیم، مطلوب ترین نوع این برگردان زمانی تحقق می یابد که تاثیر آن نوشته یا گفته در خواننده یا شنونده زبان مبدا به خواننده یا شنونده زبان مقصد نیز منتقل شود. به عبارت ساده تر ترجمه عبارت است از برگردان متنی از زبان مبدا به مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهش در صورت و معنی.

این تعریف اگرچه دقیق است اما صرفا جنبه نظری دارد، زیرا هیچ پیامی را نمی توان بدون تغییر در صورت و معنی از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد.

این مسئله به ساختارهای متفاوت زبان ها باز می گردد. هر زبان از واژگان خاص خود استفاده می کند؛ هر یک از این واژه ها معنی یا معانی ویژه خود را داراست؛ همنشینی واژه ها در هر زبان تابع قواعد خاصی است و در نهایت جملاتی که در هر زبان به کار می رود می تواند معنی یا معانی ویژه ای را برای خود داشته باشد که در نتیجه انتقال هر یک از این جملات بدون دستکاری، حذف برخی از ویژگی ها یا اضافه کردن ویژگی های دیگر امکان پذیر نمی نماید.

بدین ترتیب در کنار ترجمه بعنوان یک حرفه که سابقه ای چند هزار ساله دارد، دانش "ترجمه شناسی" نیز بوجود آمد تا به بررسی چند و چون این مسئله بپردازد.

از زمانی که جاحظ در میان مسلمانان به بررسی ویژگی های ترجمه و طرح نظری برخی نکات درباره ترجمه پرداخت بیش از هزار سال می گذرد و ظاهرا قدمت بررسی های نظری درباره ترجمه در غرب نیز به پانصد سال می رسد و به اتین دوله فرانسوی باز میگردد. در طی این سال ها همواره بحث بر سر این موضوع بوده است که ترجمه خوب کدام است؟ آیا ترجمه باید به زبان مبدا نزدیکتر باشد یا زبان مقصد؟ آیا باید تحت اللفظی باشد یا آزاد و چگونه باید به متن وفادار بود؟

کاربرد روزافزون ترجمه بویژه در پنجاه سال اخیر، لزوم تدوین پایه های علمی برای چنین کاری را پیش آورد. آنان که به این حرفه مشغول بودند، سعی برآن داشتند تا از راه حل های علمی مسائل ترجمه آگاه شوند و معیارهایی را در اختیار داشته باشند تا از طریق آن بتوانند ابزارهای ارائه ترجمه ای مطلوب را به کار گیرند. اما تا آن زمان اگرچه آرای چندی درباره شیوه ترجمه ابراز شده بود، هیچیک از آن ها به ماهیت ترجمه نپرداخته و بنیان علمی نداشت. تا اینکه دانش زبانشناسی به کمک آمد و سبب شد تا قدم هایی در راه دست یابی به مبانی ترجمه برداشته شود.

از طریق زبانشناسی مشخص شد که ساخت صوری و معنایی زبان ها با یکدیگر تفاوت دارند و عناصر سازه ای هر زبان در تمامی سطوح دارای بافت و نظامی منسجم است. مشخص شد که از طریق تحلیل تقابلی ( Contrastive analysis) می توان سطوح مختلف آوایی، واژگانی و نحوی زبان ها را با یکدیگر مقایسه کرد و وجوه اشتراک و افتراق آن ها را مشخص ساخت.

بتدریج مواد اولیه بررسی های زبانشناسی بویژه معنی شناسی در مطالعه مسائل ترجمه به کار گرفته شد و به پیدایش دانشی انجامید که امروزه بدان نام ترجمه شناسی نهاده اند.

گونه های ترجمه

ترجمه در نخستین گام به دو گونه ترجمه شفاهی ( Interpretation) و ترجمه متن یا مکتوب ( Translation) قابل تقسیم است. ترجمه شفاهی برگردان گفته ای از زبان مبدا به زبان مقصد است و ترجمه مکتوب طبعا به نوشتار و برگردان یک نوشته از زبان مبدا به مقصد باز می گردد. ملاک به کاربردن یکی از این دو اصطلاح وابسته به ابزار بکار رفته در ژبان مبدا است، در حالی که بواقع چهار امکان زیر وجود دارد:

  • برگردان گفته ای از زبان مبدا به گفته ای در زبان مقصد
  • برگردان گفته ای از زبان مبدا به نوشته ای در زبان مقصد
  • برگردان نوشته ای از زبان مبدا به نوشته ای در زبان مقصد
  • برگردان نوشته ای از زبان مبدا به گفته ای در زبان مقصد

دو گونه اول نماینگر ترجمه شفاهی، و دو گونه دوم نماینگر ترجمه مکتوب خواهد بود.

ترجمه شفاهی

برای بدست دادن تعریفی از ترجمه شفاهی می توان گفت برگردان گفته ای از زبان مبدا به گفته ای در زبان مقصد به گونه ای که تاثیر گفته مذکور در شنونده زبان مبدا به شنونده زبان مقصد منتقل شود، ترجمه شفاهی نامیده می شود. ترجمه شفاهی دارای دو گونه اصلی ست:

  • ترجمه همزمان
  • ترجمه ناهمزمان

تفاوت میان این دو گونه ترجمه شفاهی در انتخاب برش ساختاری گفته در ارتباط با زمان است. در ترجمه شفاهی همزمان، مترجم با درک یک یا چند واژه نخست گفته در زبان مبدا به برگردان ان می پردازد و با اندک اختلاف زمانی پس از پایان گفته در زبان مبدا، برگردان آن را در زبان مقصد به پایان می برد. در ترجمه شفاهی ناهمزمان یا پیاپی گفته زبان مبدا برش میخورد و مترجم پس از درک برش مذکور که معمولا بیش از یک جمله است، در زمان مکث گوینده، برگردان آن بخش از گفته را در اختیار مخاطبین قرار می دهد. امکان بکارگیری ترجمه همزمان به آرایش واژگان دو زبان مبدا و مقصد وابسته است.

ترجمه شفاهی

برای درک بهتر موضوع می توان از زبان انگلیسی و فارسی به عنوان زبان مبدا و مقصد نمونه آورد. زبان انگلیسی دارای آرایش بنیادین SVO است. بدین ترتیب که در ساخت متداول جملات انگلیسی ابتدا فاعل S، سپس فعل V، و پس از آن مفعول O آورده می شود:

I hit the boy

با مقایسه آرایش بنیادین جملات انگلیسی با فارسی گه دارای آرایش بنیادین SOV است می توان مشاهده کرد که ترجمه جمله ساده ای نظیر نمونه بالا مستلزم آن است که مترجم به کل جمله انگلیسی دست یابد، مگر آنکه ترجمه تحت اللفظی ارائه دهد که تابه ساخت زبان مبدا باشد.

بدین ترتیب می بینیم که ترجمه شفاهی از بسیاری از زبان های مبدا به بسیاری از زبان های مقصد صرفا در چهارچوب ترجمه شفاهی ناهمزمان ممکن خواهد بود.

مهمترین عامل تمایز بین ترجمه شفاهی و مکتوب، مسئله زمان است. زمان در ترجمه شفاهی چند لحظه ای یا دقیقه ای بیش نیست، در حالی که برای ترجمه مکتوب چنین نیست. امکان استفاده از زمان در ترجمه مکتوب به سنجیده تر شدن متن ترجمه شده می انجامد؛ بکارگیری ابزارهای کمکی از قبیل فرهنگ لغت نیز می تواند به این سنجیدگی کمک کند.

میان ترجمه شفاهی همزمان و ناهمزمان نیز تفاوت های بارزی بچشم میخورد. در ترجمه ناهمزمان، مترجم می بایست تمامی یک برش از گفته را در حافظه خود نگاه دارد؛ این کار در برخی موارد با یاداشت برداری امکان پذیر خواهد بود و در شرایطی خاص متضمن آگاهی مترجم از تندنویسی یا اختصار نویسی است.

تفاوت میان ماهیت ترجمه شفاهی و متن به تمایز میان ترجمه شفاهی و کتبی می انجامد. مترجم شفاهی الزاما مترجم کتبی خوبی نیست و عکس این موضوع بیشتر صادق است. مترجم شفاهی می بایست آگاهی کامل از موضوع مورد ترجمه داشته باشد، اما این آگاهی کامل برای مترجم متن الزامی نیست. مترجم کتبی می تواند با در اختیار داشتن عامل زمان، آگاهی های لازم را بتدریج کسب کند.

از سوی دیگر در اختیار نداشتن زمان برای مترجم شفاهی، برگردان نسنجیده او را از قبیل عدم رعایت ترتیب واژه ها و یا بکارگیری ویژگی های گفتاری را قابل توجیه می سازد، لیک چنین توجیهی برای محصول کار مترجم کتبی وجود ندارد.

ترجمه متن (مکتوب)

حوزه کاربرد ترجمه شفاهی بسیار محدود است و بیشتر در محافل سیاسی، مصاحبه ها و گفتگوهای دولتی مورد استفاده قرار می گیرد. زمینه های مورد ترجمه نیز به چند زمینه سیاسی، اقتصادی، نظامی محدود می شود، اما در ترجمه مکتوب چنین نیست. محدودیتی برای ترجمه مکتوب نمیتوان قائل شد. تنها محدودیت موجود، نوشتاری بود زبان مبدا است و بس.

ترجمه مکتوب

برای مخاطبان یک نوشته به زبان مبدا نیز نمی توان محدودیتی قائل شد. هر نوشته می توند قشر خاصی را مخاطب قرار دهد و بدین ترتیب، آنچه محدود شدنی است، زمینه کار مترجم است. مترجمی که در زمینه ترجمه کتاب کودک تخصص یافته به ترجمه متنی علمی درباره فیزیک نمی پردازد و آن که در ترجمه دومی مهارت دارد متی ادبی را برای ترجمه در دست نمی گیرد.

همانطور که پیشتر اشاره شد، ناسنجیدگی در محصول ترجمه متن قابل توجیه نیست و به همین خاطر نیز دانش ترجمه شناسی بیشتر به ترجمه مکتوب و بررسی آن پرداخته است.

واحد ترجمه

برشی از زنجیره مورد ترجمه که از سوی مترجم بعنوان واحدی برای معادلیابی در نظر گرفته می شود، واحد ترجمه نام دارد. واحد ترجمه می تواند واژه، جمله یا عبارت باشد. ترجمه برحسب واحد برگزیده شده، دست کم دارای سه مرحله زیر است:

1-ترجمه تحت اللفظی

واحد ترجمه در این مرحله واژه است، بدین معنی که در برابر هر واژه متن زبان مبدا، واژه ای از زبان مقصد آورده می شود. این مرحله از ترجمه برای برگردان بسیاری از شبه جمله ها و واژه هی مرکبی به کار می رود که معادل دقیقی برای ان ها در زبان مقصد موجود نیست.

برای مثال چند اصطلاح زبانشناسی و معادل فارسی ن ه را در نظر می گیریم :

 

 ژرف ساخت                  Deep structur           

روساخت                         surface structure

مشخصه های واجی     phonological features

همنه معنایی               semantic component

در اینجا می بینیم که ترجمه تحت اللفظی کارایی فروانی دارد؛ اما به ندرت می توان جمله ای را تماما به این صورت ترجمه کرد. زیرا در چنین شرایطی یا ساخت دستوری زبان مبدا به زبان مقصد تحمیل میشود؛ مثلا:

He gave me a book to read

او داد به من کتابی برای خواندن.

و یا جمله بدست آمده در زبان مقصد مفهوم جمله زبان مبدا را ندارد

He kicked the bucket

او به سطل لگد زد.

2-ترجمه جمله

در این مرحله، واحد ترجمه جمله است. در این ترجمه قواعد دستوری و شیوه آرایش واژگان در زبان مقصد رعایت می شود. مفهوم جمله معادل بر اساس مفهوم جمله زبان مبدا در نظر گرفته می شود.

بدین ترتیب هر یک از جملات متن زبان مبدا با حفظ معنی تک تک واژه ها به جمله ای در زبان مقصد ترجمه می شود.

3-ترجمه آزاد

در این مرحله، واحد ترجمه عبارت یا پاراگراف است. مترجم در چنین مرحله ای پیام متن زبان مبدا را در مجموعه جملاتی از زبان مقصد بدست می دهد. در این ترجمه، افزایش و کاهش در نهایت خود بکار خواهد رفت. بدین ترتیب می بینیم که جمله واحد مطلوب ترجمه بشمار می رود، هر چند ترجمه تحت اللفظی و ترجمه آزاد نیز در شرایطی خاص راه گشا است. در بسیاری از مورادی که متن مبدا با برچسب "ترجمه ناپذیر" مشخص می گردد، تنها راه حل ترجمه ازاد است.

ترجمه ارتباطی و ترجمه معنایی

در جریان ترجمه مترجم با دو زبان مبدا و مقصد درگیر است. او می بایست سعی بر آن داشته باشد که خواننده، ترجمه اش را دریابد و ضمنا پیام نویسنده نیز تحریف نشود.

مترجم در این میان بسته به نوع متن و هدف ترجمه گاه بیشتر به گیرنده پیام و گاه بیشتر به فرستنده پیام توجه نشان خواهد داد.

ترجمه معنایی، نویسنده را مهمتر از خواننده در نظر می گیرد. مترجم در چنین شرایطی سعی بر آن دارد تا صرفا پیام متن را به خواننده القا کند؛ بدین ترتیب این امکان همواره وجود دارد که ساخت های صوری و معنایی نامانوس به زبان مقصد راه یابد.

از سوی دیگر، در ترجمه ارتباطی، خواننده مهمتر از نویسنده بشمار می رود. مترجم سعی بر آن خواهد داشت تا متن ترجمه شده را حتی المکان برای خواننده مانوس سازد، بدین ترتیب این امکان همواره وجود دارد که متن نهایی، به طور کامل گفته نویسنده نباشد.

در ترجمه معنایی سعی بر آن استتا تمامی الگوهای ساختی و معنایی زبان مبدا به زبان مقصد برگردد و گاه بر ان تحمیل شود و طبیعی است که چنین ترجمه ای را نمی توان به راحتی خواند.

آنچه بیشتر به عنوان ترجمه تحت اللفظی مطرح شد، گرایش به سمت ترجمه معنایی دارد و ترجمه آزاد نیز به ترجمه ارتباطی گرایش نشان می دهد.

برای درک بهتر موضوع می توان از نمونه هایی استفاده کرد :

More catholic than the pope

ترجمه معنایی: کاتولیک تر از پاپ

ترجمه ارتباطی: کاسه داغ تر از آش

She looks like a red rose

ترجمه معنایی: مثل گل سرخ می ماند

ترجمه ارتباطی: مثل ماه می ماند

He eats like a horse

ترجمه معنایی : مثل اسب غذا می خورد

ترجمه ارتباطی : مثل گاو غذا می خورد

هر سه مثال بالا، نمونه هایی از ضرب المثل ها، عبارات تشبیهی و اصطلاحاتی هستند که می توانند کاربر ترجمه ارتباطی را توجیه کنند؛ هر چند چنین توجیهی مطلق نیست، زیرا افراط در ترجمه ارتباطی می تواند به حذف رنگ و بوی فرهنگی زبان مبدا بیانجامد. 

منبع: هفت گفتار درباره ترجمه دکتر کوروش صفوی


تعداد بازدید : 1505

نظرتان در مورد این وبلاگ چیست؟