چكيده
خدمات امداد و نجات و آتش نشاني از جمله مهمترين خدمات عمومي ارائه شده توسط دولتها براي محافظت از مردم، املاك و محيطزيست در مقابل آتشسوزي و ديگر موارد اضطراري است. استقرار كارآمد ايستگاههاي آتشنشاني براي تضمين واكنش به موقع به درخواست خدمات، ضروري است. با توجه به ماهيت جغرافيايي چنين مسائلي، رويكردهاي بهينهسازي فاصلهاي (فضايي) از مدتها قبل در مدلسازي محل تسهيلات (مراكز) عمومي بكار گرفته شدهاند. بطور ويژه، رويكردهاي ميانه و پوشش، به ترتيب، بطور گسترده براي كمك به دستيابي به اهداف حركت مقرون به صرفه و پوشش خدمات، مورد استفاده قرار گرفتهاند. در اين مقاله يك مدل بهينهسازي فاصلهاي دو هدفه پيشنهاد ميشود كه اهداف ميانه و پوشش را در خدمات مناطق موردتقاضا، تركيب ميكند. بر اساس توابع هدف بدست آمده، رويكرد راهحل مبتني بر محدوديت را براي ايجاد مرز پارتو ارائه ميكنيم، كه شناسايي سناريوهاي تعيين ايستگاه آتشنشاني جايگزين را امكانپذير ميسازد. اين مدل براي مطالعهاي موردي بكار گرفته شده كه به دنبال شناسايي بهترين محلهاي ايستگاه آتشنشاني در نانجينگ چين است. نتايج، ارزش بهينهسازي فاصلهاي در ارزيابي برنامهريزي ايستگاه آتشنشاني و استقرار منابع نجات را با تأكيد بر اهميت پيامدهاي سياسي و رويهاي، نشان ميدهند.
1-مقدمه
آتشسوزي ميتواند تهديد بزرگي براي انسانها، محيطهاي ساخته شده و طبيعت باشد، كه اغلب موجب جراحات، مرگ، زيان اقتصادي و آلودگي ميشود. بر اساس انجمن بينالمللي خدمات نجات و آتشنشاني (Brushlinsky، Ahrens، Sokolov و Wagner، 2017)، در ميان 31 كشوري كه گزارش دادهاند بطور متوسط 5/3 آتشسوزي به ازاي هر 1000 سكنه در سال 2015 رخ داده كه منجر به 18.454 مرگ و بيش از 44.000 جراحت شده است...