چکیده
رابطه پیچیده بین عملکرد شرکت و منابع کارآفرینانه، توجه به برنامه های توسعه با هدف ترویج طرز تفکر کارآفرینانه در شرکت های کوچک و متوسط را بر می انگیزد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد شرکت، که شامل دو متغیر واسطه یعنی فلسفه پاداش و قابلیت بازاریابی می باشد، انجام گرفته است. فلسفه پاداش و سیستم تشویقی، حوزه هایی است که مورد کمترین توجه تحقیقاتی در منابع انسانی، به ویژه در زمینه کسب و کارهای کوچک قرار گرفته است. بررسی داده های شرکت های کوچک و متوسط در اندونزی نشان می دهد که فلسفه پاداش، برای توضیح رابطه بین گرایش به کارآفرینی و عملکرد شرکت کافی نیست. این رابطه مستلزم قابلیت بازاریابی است که می تواند فلسفه پاداش را به عملکرد تبدیل کند. این مطالعه به توسعه تئوری مبتنی بر منابع، از طریق بحث در مورد نقش قابلیت های پویا کمک می کند. این پژوهش، از روش کمی با مطالعه شرکت های کوچک و متوسط در سورابایا به عنوان واحد تجزیه و تحلیل استفاده می کند. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، 390 شرکت کوچک و متوسط را از فرایند انتخاب نمونه تصادفی مورد بررسی قرار می دهد. این تحلیل شامل رویکردهای توصیفی، رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برای آزمون فرضیات است. این یافته ها، بیانگر اثر واسطه ای جبران خدمت کارکنان و قابلیت بازاریابی در تغییر گرایش کارآفرینانه، برای دستیابی به عملکرد عالی تر است.
1-مقدمه
نقش شرکت های کوچک و متوسط (SMEs)، بعنوان نیروی محرکه برای تقویت رشد اقتصادی و ایجاد شغل تایید شده است. برنامه های مختلف با هدف ارتقای رویکرد کارآفرینی در میان شرکت های کوچک و متوسط، در میان سیاست گذاران سراسر جهان ، از جمله اندونزی، محبوب شده است. واقعیت این است که شرکت های کوچک و متوسط اندونزی 97.2 درصد اشتغال و 57 درصد مجموع محصولات ناخالص داخلی اندونزی را تشکیل می دهد (وزارت SME اندونزی،2013). البته ارتباط بین عملکرد شرکت و گرایش کارآفرینانه، در مضمون SME ها، بخصوص هنگامی که دستیابی به هدف راهی طولانی در پیش دارد، توجه زیادی را بخود جلب نموده است...
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.