Abstract
Nowadays, business organization needs to analyze market so that be able to stay stable in facing market variant changes and eventually to be able to handle market management. For this purpose, organization should update their business processes by utilizing modern technologies which this is called business intelligence (BI). In this paper while introducing market management processes, significant necessity of innovation and creativity in these processes for competing in current global trading is discussed. Furthermore, BI definitions from different authors’ point of view and BI principles and characteristics is addressed. Then the proposed framework is introduced with consideration to variant dimensions and functions of BI to furnish organization characteristics toward acquiring BI approach and derived benefits from it in business trend. Business area development, progressive and goal-based presence in international environment, and organization efficiency increase are some of few key functions that is argued in continue. Purpose of this paper is introducing practical framework to help organizations in direction of their goals toward BI, which it caused they acquire correct and well-timed understanding from market condition
چکيده
امروزه، سازمان کسب و کار براي اينکه قادر باشد در مواجهه با تغييرات متنوع بازار پايدار بماند و در نهايت قادر به مديريت بازار باشد، نياز به تجزيه و تحليل بازار دارد. به اين منظور، سازمان بايد فرآيندهاي کسب و کار خود را با استفاده از فناوری هاي امروزی که هوش کسب و کار(BI) ناميده مي شود، بروز رساني نمايد. در اين مقاله در کنار معرفي فرايندهاي مديريت بازار، ضرورت قابل توجه نوآوري و خلاقيت در اين فرايندها براي رقابت در تجارت جهاني مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر اين، تعاريف هوش کسب و کار از نقطه نظر نويسندگان مختلف و اصول و ويژگي هاي هوش کسب و کار بيان مي شود. سپس چارچوب پيشنهادي با توجه به ابعاد متنوع و کارکردهاي هوش کسب و کار براي تقويت ويژگي هاي سازمان در جهت دستيابي به رويکرد هوش کسب و کار و دستيابي به منافع آن در روند کسب و کار معرفي مي شود. افزايش توسعه حوزه کسب و کار، حضور پیشرو و مبتني بر هدف در محيط بين المللي و افزایش کارايي سازمان؛ برخي از کارکردهاي کليدي هستند که در ادامه مورد بحث قرار مي گيرند. هدف از اين مقاله معرفي چارچوب عملي براي کمک به سازمان ها در جهت هدايت اهداف خود به سمت به هوش کسب و کار مي باشد، که باعث ميشود سازمان ها درک صحيح و به موقعي از وضعيت بازار به دست آورند.
1-مقدمه
در سال هاي اخير با توجه به اهميت اطلاعات در مديريت سازمان و همچنين پيشرفت فناوری اطلاعات، سيستم هاي کاربردي کسب و کار که شرکت ها و موسسات را قادر مي سازد براي تصميم گيري با دانش بيشتر و ايجاد بهره وري بالا براي سازمان به وجود آمده اند. در ايالات متحده، بسياري از شرکت ها، در نمودار سازماني خود عنوان شغل رئيس تحليل ها، مدير استراتژي کسب و کار، مدير و يا معاون خدمات اطلاع رساني در بازار دارند که همه اينها نشان دهنده اهميت تجزيه و تحليل وضعيت رقابتي مي باشد.
در جهان امروز که به شدت رقابتي و به طور فزاينده نامطمئن است، کيفيت و بهنگام بودن
هوش کسب و کار (BI)سازمان، مي تواند نه تنها به معناي تفاوت بين سود و زيان باشد، بلکه
حتي تفاوت ميان بقا و ورشکستگي را توضيح دهد. به عنوان مثال يک سازمان که از سيستم هاي هوش کسب و کار، اطلاعات و شاخص هاي محيطي استفاده ميکند و آينده را پيش بيني مي کند روند فعاليت هاي آن را با سازماني که از اين فرايندها بي بهره است، مقايسه نماييد. امروزه، هوش کسب و کار يکي از مفاهيم مهم مديريت و سازمان مي باشد و به يک نهاد پيشرو در زمينه بازارهاي جهاني تبديل شده و مزيت هايي در تمام فعاليت ها و فرآيندها فراهم مي اورد. هوش کسب و کار يک فعاليت غير حرفه اي است (اما) در عين حال نياز به مهارت هاي خاص دارد و به اين ترتيب شرکت هاي پيشرو در اين زمينه، بخش هاي جداگانه اي در سازمان به نام "واحد هوش کسب و کار " ايجاد مي نمايند...