Abstract
Research on the relationship amongst “HR practices” and perceived “project success” in project-based Pakistani organizations is stimulating. Islam deliberates on ethics as a vital factor in day to day life. This study builds direct and moderating hypotheses for the relationship between four selected HR practices (Employees Recruitment & Selection, Employees Training & Development, Employees Performance Appraisals and Employees Compensation System), “project success” (PS) and “Islamic Work Ethics” (IWE) in project-based Pakistani organizations. The hypotheses have been confirmed using survey data collected from “4” major cities of the country using cross sectional design. The findings suggest that less “ETD” all other three HR practices influence PS in project-based Pakistani organizations; moreover, they reveal moderating effects of IWE only on the relationship between practice of “Employees Recruitment & Selection” and PS as perceived by employees in the organizations. The significance, implications and limitations of results have also been deliberated for further research
چکیده
تحقیق درباره رابطه بین «شیوه های عمل HR» و «موفقیت پروژه» ادراک شده در سازمان های پروژه محور پاکستان، انگیزه بخش است. اسلام به اخلاق، به عنوان یک عامل حیاتی در زندگی روزمره می اندیشد. این مطالعه، فرضیه های مستقیم و تعدیل کننده ای را برای رابطه بین چهار شیوه عملی HR انتخاب شده (استخدام و انتخاب کارمندان، تعلیم و توسعه کارمندان، ارزیابی عملکرد کارمندان و سیستم موازنه کارکنان)، «موفقیت پروژه» (PS) و «اخلاق کاری اسلامی» (IWE) در سازمان های پروژه محور پاکستان بنا می کند. این فرضیه ها، با استفاده از داده های نظر سنجی جمع آوری شده از 4 شهر اصلی کشور با استفاده از طراحی مقطعی تایید شدند. یافته ها نشان می دهند که به جز «ETD» هر سه اقدام HR دیگر بر PS در سازمان های پروژه محور پاکستان تاثیر می گذارد؛ به علاوه، آنها آثار تعدیل کننده IWE را تنها در رابطه بین اقدام «استخدام و انتخاب کارکنان» و PS ، به صورتی که توسط کارکنان سازمان ها ادراک شده است، آشکار می سازند. اهمیت، الزامات و محدودیت های نتایج، برای تحقیقات بیشتر ارائه شده اند.
1-مقدمه
مديريت پروژه و اثرات مرتبط با آن تمركز تحقيقات را در حدود دو دهه گذشته به خود جلب نموده اند و اين امر بيشتر بخاطر اهميت آنها به عنوان فعاليت هاي سازماني رضايتبخش در سازمانهاي معاصر بوده است. از آنجا كه مديريت پروژه يك فعاليت پيچيده بوده و در رابطه با كاربرد ايده ها است بنابراين به همين ترتيب پيكره دانش مديريت پروژه (PMBOK) آن را به 42 فرايند و 5 گروه آنگونه كه توسط موسسه مديريت پروژه (2008) انتشار يافته، تقسسيم نموده است. شگفت نيست كه تلاش پيوسته اي توسط محققان در سطح جهاني در جريان است تا به پديده هاي مورد نظر پرداخته شود.تا بحال اين تلاش ها كمتر رضايت بخش بوده اند زيرا علي رغم تحقيق بسيار(Judgev and Muller, 2005) بر اجزاي موفقيت پروژه ، تعداد پروژه هاي موفق به طورآگاهي بخشانه اي كم بوده اند(Flyvbjerg et al., 2009)....