Abstract
Several psychological assessment instruments are based on the assumption of a general construct that is composed of multiple interrelated domains. Standard confirmatory factor analysis is often not well suited for examining the factor structure of such scales. This study used data from 1885 elementary school students (mean age = 8.77 years, SD = 1.47 years) to examine the factor structure of the Behavioral Assessment System for Children, Second Edition (BASC-2) Behavioral and Emotional Screening System (BESS) Teacher Form that was designed to assess general risk for emotional/behavioral difficulty among children. The modeling sequence included the relatively new exploratory structural equation modeling (ESEM) approach and bifactor models in addition to more standard techniques. Findings revealed that the factor structure of the BASC-2 BESS Teacher Form is multidimensional. Both ESEM and bifactor models showed good fit to the data. Bifactor models were preferred on conceptual grounds. Findings illuminate the hypothesis-generating power of ESEM and suggest that it might not be optimal for instruments designed to assess a predominant general factor underlying the data
چکیده
ابزارهای ارزیابی روانشناسی متعددی بر پایه فرض یک سازه عمومی هستند که متشکل از چند حوزه همبسته است. تحلیل عاملی تاییدی استاندارد، اغلب برای بررسی ساختار عاملی چنین مقیاس هایی مناسب نیست. این مطالعه داد هایی را از 1885 دانش آموز مدرسه ابتدایی (سن میانگین 8,77 سال، SD= 1,47 سال) به کار برده است تا ساختار عاملی سیستم ارزیابی رفتاری را برای کودکان در نسخه دوم (BASC-2) فرم معلم سیستم غربالگری رفتاری و احساسی (BESS) بررسی کند که به منظور ارزیابی خطر کلی برای مشکلات رفتاری/احساسی در میان کودکان طراحی شده است. زنجیره مدلسازی شامل یک روش مدلسازی معادله ساختاری کاوشی نسبتاً جدید (ESEM) و مدل های دو عاملی همراه با تکنیک های استانداردتر بود. یافته ها نشان دادند که ساختار عاملی فرم معلم BASC-2 BESS چند بعدی است. هر دو مدل ESEM و دو عاملی، برازش خوبی از داده ها را نشان دادند. مدل های دو عاملی در زمینه های مفهومی مرجح هستند. یافته ها، توان تولید فرضی ESEM را نشان می دهند و خاطر نشان می سازند که ممکن است برای ابزارهای طراحی شده برای ارزیابی یک عامل کلی غالب از این داده ها، بهینه نباشد.
-1مقدمه
چندین نظریه و ابزار ارزیابی در روانشناسی و رشته های مرتبط، بر پایه این فرض هستند که یک ساختار عمومی، متشکل از چندین حوزه بسیار مرتبط است. همانگونه که ریس، موریزوت، و هایز (2007) ذکر کرده اند، ساختارهایی با چنین تعاریف گسترده ای، شاخص های ناهمگنی دارند. مثال های مهم این نظریه ها و ابزار ارزیابی، عبارتند از تحقیق بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (به عنوان مثال، لهمان، 1988؛ استوارت و ویر، 1992) ، پنج عامل بزرگ شخصیت (به عنوان مثال، کوستا و مک کرا، 1992و 1995؛ مک کرا و کوستا، 2004)، پیشرفت (به عنوان مثال، جکسون، احمد و هیپی، 1976)، هوش و توانایی های شناختی (به عنوان مثال، گوستافسون و بالک، 1993؛ اسپیرمن، 1904، 1927) و اختلال روانی در بزرگسالی (به عنوان مثال، هر، 2003؛ پاتریک، هیکز، نیکول و کروگر، 2007).…