Abstract
Economical development is highly related to technological development. It is therefore not surprising that many of the industrially developing nations follow explicit strategies to increase their technological competence level. Industrially developing countries may even pursue a strategy of developing high technology competencies. This paper analysis the strategies of some developing countries in a particular high technology industry: the aircraft manufacturing industry. The focus is on Brazil, China, Indonesia and Romania. The approach that each of these countries has followed towards developing an indigenous aircraft manufacturing industry is described. Next, the current status of these national industries is analysed. It is concluded that industrially developing countries are stuck in a very difficult situation. It is extremely challenging for industrially developing countries to develop a competitive position in this high technology and global industry. The analysis shows that it is questionable whether technology transfer is effective. As a consequence it may not be a good strategy for industrially developing countries to follow a leapfrogging technology strategy. Instead a more incremental approach towards technological development may be more appropriate
چکیده
توسعهی اقتصادی، با توسعهی فنی بسیار مرتبط میباشد. بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، استراتژیهای صریح و روشنی را به منظور افزایش سطح شایستگی فنی خود دنبال میکنند. کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، ممکن است از یک استراتژی برای توسعهی شایستگیهای فناوری بالا نیز پیروی نمایند. این مقاله، به تجزیه و تحلیل استراتژیهای برخی از کشورهای در حال توسعه در صنعت فناوری بالای به خصوصی یعنی صنعت هواپیماسازی میپردازد. در مقالهی پیش رو، تمرکز بر برزیل، چین، اندونزی و رومانی است و رویکردی که هر یک از این کشورها برای توسعهی صنعت هواپیماسازی بومی دنبال نمودهاند، شرح داده میشود. سپس، وضعیت فعلی این صنایع ملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. نتیجه گرفته میشود که کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، در وضعیت دشوار مشابهی گرفتار میشوند. برای کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، توسعهی یک موقعیت رقابتی در این صنعت جهانی و فناوری بالا، بسیار چالش برانگیز میباشد. تجزیه و تحلیل نشان میدهد که این سؤال که آیا انتقال فناوری، اثر بخش میباشد یا خیر، بحث برانگیز است. در نتیجه، برای کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، پیروی از یک استراتژی فناوری پیشرونده، استراتژی خوبی نیست. در عوض یک رویکرد افزایشیتر به سمت توسعهی فنی میتواند مناسبتر باشد.
-1مقدمه
درباره صنعت هواپیمایی، بیان شده است که "معدودی از صنایع دیگر در مقیاسی بزرگ، نقشی حیاتی در امنیت ملی، سهم عمدهای در سلامت اقتصادی ملی و تجارت خارجی و نیز نقش اصلی در وضعیت جهانی رهبری فنی را ترکیب میکنند" (کمیتهی ایالات متحده برای مسائل تجاری و اقتصادی بین المللی و فناوری، 1985، صفحهی 18). بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از کشورها، صنعت ساخت هواپیما را به صنعتی استراتژیک تبدیل نمودهاند. به رغم این تلاشها، بسیاری از کشورها در ساخت و فروش هواپیما موفق نمیباشند. نمونههایی از شرکتهای برجستهای که به طور داوطلبانه یا غیرداوطلبانه، تولید هواپیماهای تجاری را رها نمودهاند، عبارتند از: لاکهید ایالات متحدهی آمریکا، ساب سوئد، فوکرهلند، مکدانل داگلاس (MDD) ایالات متحدهی آمریکا و بریتیش ایروسپیس (BAE) انگلستان. سایر شرکتها تلاش نمودهاند تا موقعیتی در این صنعت ایجاد کنند اما تاکنون موفق نبودهاند. شایان ذکر است که برخی از این شرکتها، تلاش خود را دههها ادامه دادهاند. این شرکتها، عبارتند از: ایروسپیس اندونزی (IAe) و شرکتهای صنعت هواپیمایی چین (AVIC I و AVIC II). چرا بسیاری از شرکتها و/یا کشورها آرزوی ساخت و فروش هواپیما را دارند؟ و چرا بسیاری از آنها، نمیتوانند این کار را انجام دهند؟ شایان ذکر است که تلاشهای فعلی شرکتها جهت قرار دادن خودشان در صنعت هواپیمایی، از کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه میباشد. با این وجود، با شکستهای متعدد شرکتها در کشورهای به لحاظ صنعتی توسعه یافته برای حفظ موقعیتی در صنعت هواپیمایی، آیا این شرکتها از کشورهای به لحاظ صنعتی در حال توسعه، فرصتی در اختیار خواهند داشت؟ این مقاله، به این مسائل میپردازد در حالی که ابتدا بررسی میکند که چه چیزی برای رقابت در صنعت هواپیماهای تجاری لازم میباشد. سپس چهار مطالعهی موردی، یعنی برزیل، چین، اندونزی و رومانی برای تعیین رویکردهای انتقال فناوری و استراتژیهای فناوریشان و نیز برای تعیین این که چگونه به عوامل کلیدی موفقیت نمره میدهند، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند…