چکیده انگلیسی و فارسی مقاله ترجمه حسابداری در مورد رابطه بین افشای داوطلبانه و مدیریت سود
Abstarct
This paper investigates the extent to which managers use their accounting discretion to reduce the costs associated with voluntary disclosure in general, and with management forecast errors in particular. The empirical findings are consistent with the prediction that managers, fearing costly legal actions by shareholders and loss of reputation for credibility, use positive discretionary accruals to manage reported earnings upward when realized earnings fall below their publicly disclosed earnings projections. Results also suggest that the magnitude of discretionary accruals for these firms is associated with proxies for expected litigation costs, i.e., the likelihood of a lOb-5 lawsuit and/or the amount of damages potentially awarded to plaintiffs. Further analysis indicates that the positive discretionary accruals identified for the firms whose managers have overestimated earnings do not seem to reflect the effect of competing earnings management incentives, nor the effect of the potential simultaneity between management’s decisions to issue an earnings forecast and to manage reported earnings. Contrary to the findings for the firms whose managers have overestimated earnings, there is no evidence that managers who have underestimated earnings manage reported earnings downward. In fact, managers who have underestimated earnings are twice as likely to revise their earnings forecasts than managers who have overestimated earnings, suggesting these managers prefer forecast revision as a way to mitigate their forecasting errors
چکیده
این مقاله دامنه ای را که در آن مدیران از حسابداری اختیاری برای کاهش هزینه های مربوط به افشای داوطلبانه به طور کلی و مدیریت خطای پیش بینی به طور خاص، استفاده می کنند، بررسی می کند. یافته های تجربی مطابق با این پیش بینی است که مدیران، از اقدامات قانونی پرهزینه سهامداران و از دست دادن شهرت و اعتبار خود هراس دارند و وقتی سود محقق شده به کمتر از میزان سود پیش بینی شده ای که برای عموم افشا شده است، می رسد از حسابهای تعهدی اختیاری مثبت برای مدیریت سود گزارش شده به سمت بالا استفاده می کند. نتایج نشان می دهد که اندازه حسابهای تعهدی اختیاری این شرکتها با شاخص هزینه های دعاوی قضایی مورد انتظار، یعنی احتمال وجود دعاوی مربوط به 10b.5 و یا مقادیر خسارات احتمالی تعیین شده برای شاکیان، در ارتباط است. هم چنین تحلیل ها نشان می دهد که حسابهای تعهدی مثبت اختیاری شرکتهایی که مدیران آنها سود را بیش از حد برآورد کرده اند، منعکس کننده تاثیر انگیزه های مختلف مدیریت سود و تاثیر همزمانی احتمالی بین تصمیمات مدیریتی انتشار پیش بینی سود و مدیریت سود گزارش شده نیست. برخلاف یافته های شرکتهایی که مدیران آنها سود را بیش از حد گزارش کرده اند، هیچ شاهدی وجود ندارد که نشان دهد مدیرانی که سود را کمتر از حد برآوررد کرده اند، سود گزارش شده را نیز کمتر از حد گزارش می کنند. به طور کلی، مدیرانی که سود را کمتر از حد برآورد کرده اند، نسبت به مدیرانی که سود را بیش از حد برآورد کرده اند، با احتمال بیشتری (نزدیک به دوبرابر) پیش بینی سود خود را مورد تجدید نظر قرار دهند، و نشان می دهد که این مدیران بازنگری در پیش بینی را به عنوان راهی برای حذف خطای برآوردی خود ترجیح می دهند.
1-مقدمه
این مقاله دامنه ای را که در آن مدیران از حسابداری اختیاری برای کاهش هزینه های مربوط به افشا داوطلبانه به طور کلی و خطای پیش بینی مدیریتی به طور خاص استفاده می کنند، بررسی می کند. دو فرضیه به صورت تجربی آزمون می شوند. اول، پیش بینی شده است که مدیرانی که پیش بینی سود نادرست را منتشر کرده اند، گامهای دیگری را برای مدیریت سود گزارش شده در مسیر این پیش بینی ها برمی دارند که به دلیل ترس از شهرت و صحت و اقدامات قانونی پر هزینه سرمایه گذاران ناراضی انجام می شود. هم چنین وقتی مدیران سود را بیش از حد برآورد کرده باشند، تصمیمات حسابداری افزایش دهنده سود را اخذ خواهند کرد و وقتی سود را کمتر از حد برآورد کرده باشند، تصمیمات حسابداری کاهش دهنده سود را در پیش خواهند گرفت. دومین پیش بینی این است که اندازه مدیریت سود ارتباط مثبت با هزینه های قانونی مورد انتظار مرتبط با خطای پیش بینی دارد. یافته های ادبیات تجربی در زمینه شکایات سهامداران نشان می دهد که این هزینه ها زمانی بالاتر هستند که مدیران سود را بیش از حد برآورد کنند و براساس اندازه خطای پیش بینی افزایش می یابند. تئوری های قانونی اخیر و شواهد موجود در نشریات تجاری نشان می دهد که هزینه های قانونی ارتباط مثبت با تغییر قیمت سهام در زمان افشای پیش بینی ها و بعد از آن، ارائه پیش بینی ها نزدیک به انتهای سال مالی و دامنه تحلیل گرانی دارد که آنها را دنبال میکنند.
من به صورت تجربی این پیش بینی ها را به کمک نمونه ای از 522 شرکت که مدیران آنها پیش بینی سود سالیانه را طی سالهای 1987 تا 1991 و به کمک رسانه های خبری منتشر کرده اند، بررسی کردم. با تمرکز بر حسابهای تعهدی اختیاری به عنوان منبع اصلی مدیریت سود، دامنه حسابهای تعهدی اختیاری را برای هر یک از شرکتها در هر سال و به کمک مدل پیش بینی تعهدی که در حقیقت نسخه اصلاح شده مدل تحقیق جونز 1991 و دیچف، اسلوان و سوینی 1995 است، برآورد کردم. یافته های تجربی نشان می دادند مدیرانی که سود را بیش از حد برآورد کرده اند، از حسابهای تعهدی اختیاری برای مدیریت سود گزارش شده به سمت بالا استفاده می کنند تا به رقم پیش بینی شده برسند. هم چنین، تحلیل ها نشان دهنده دامنه ای است که در آن حسابهای تعهدی اختیاری شناخته شده این شرکتها با اندازه تغییر قیمت سهام در زمان افشا پیش بینی ها و طی دوره های بعدی ارتباط مثبت دارد. این یافته ها مطابق با این پیش بینی است که دامنه مدیریت سود مربوط به هزینه های قانونی خطای پیش بینی است. نزدیکی پیش بینی ها به انتهای سال مالی، ارتباط چندانی با اندازه حسابهای تعهدی اختیاری ندارد که می تواند به دلیل تاثیرات متقابل با توجه به تاثیر بر هزینه های قانونی مورد انتظار باشد. برخلاف یافته های مربوط به شرکتهایی که مدیران آنها سود خود را بیش از حد برآورد کرده اند، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مدیرانی که سود را کمتراز حد برآورد کرده اند از حسابهای تعهدی کاهش دهنده سود استفاده می کنند یا در آنها شاخص هزینه های مربوط به شکایات قانونی، تغییر در اندازه حسابهای تعهدی اختیاری این شرکتها را شرح نمی دهد. مدیرانی که سود را کمتر از حد برآورد کرده اند، با احتمال بیشتری (نزدیک به دو برابر) نسبت به مدیرانی که سود را بیش از حد برآورد کرده اند، پیش بینی خود را تجدید نظر می کنند، که نشان می دهد این مدیران بازنگری در پیش بینی را به عنوان راهی برای کاهش خطای پیش بینی محسوب می کنند...