Abstract
Complex organizations are conceptualized in terms of their technologies, or the work done on raw materials. Two aspects of technology vary independently: the number of exceptions that must be handled, and the degree to which search is an analyzable or unanalyzable procedure. If there is a large number of exceptions and search is not logical and analytic, the technology is described as nonroutine. Few exceptions and analyzable search procedures describe a routine technology. Two other types result from other combinations--craft and engineering technologies. Task structures vary with the technology utilized, and are analyzed in terms of control and coordination and three levels of management. Social structure in turn is related to technology and task structure. Finally, the variations in three types of goals are weakly related to the preceding variables in this conceptualization. The perspective provides a basis for comparing organizations which avoids many problems found in other schemes utilizing structure, function or goals as the basis for comparison. Furthermore, it allows one to selectively utilize competing organizational theories once it is understood that their relevance is restricted to organizations with specific kinds of technologies. The scheme makes apparent some errors in present efforts to compare organizations
چکیده
سازمانهای پیچیده از نظر تکنولوژی و یا کاری که بر روی مواد خام انجام میدهند مفهوم سازی شده اند. دو جنبه از فناوری به طور مستقل تغییر میکنند: تعداد استثنائاتی که باید مدیریت شوند و درجهای که در آن، جستجو، یک فرایند قابل تجزیه و تحلیل و غیر قابل تجزیه و تحلیل است. اگر تعداد استثنائات زیاد باشد و جستجو منطقی و تحلیلی نباشد، تکنولوژی به عنوان غیرروتین توصیف میشود. چند مورد استثنا و چند روش جستجو در تجزیه و تحلیل، یک تکنولوژی روتین را توصیف میکنند. دو نوع دیگر از ترکیب هنر و صنعت و فناوریهای مهندسی ناشی می شود. ساختار کار با تکنولوژی مورد استفاده، تغییر میکند و از نظر کنترل و هماهنگی و سه سطح مدیریتی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. ساختار اجتماعی به نوبه خود به فناوری و ساختار وظیفه مرتبط میشود. نهایتا، تغییرات در سه نوع از اهداف به طور ضعیفی به متغیرهای فوق در این مفهومسازی مرتبط میشود. این دیدگاه، پایهای را برای مقایسهی سازمانها فراهم میکند که از بسیاری مشکلات موجود در طرحهای ساختاری دیگر، عملکرد و اهداف به عنوان مبنایی برای مقایسه، اجتناب میکند. علاوه بر این، به فرد اجازه میدهد که به صورت انتخابی، از نظریههای رقابتی سازمانی، زمانی که ارتباطشان با سازمانهای با انواع خاصی از تکنولوژي شناخته میشود بهرهبرداری کند. این مقاله باعث آشکار شدن برخی خطاها در تلاشهای فعلی که برای مقایسه سازمانها صورت میگیرد، میشود.
1-مقدمه
این مقاله یک چشم اندازی برای سازمانهایی که می خواهند بنیان و پایه ای برای تجزیه و تحلیل مقایسه ای سازمان ها فراهم کنند، مهیا می کند و همچنین اجازه می دهد تا به استفاده گزینشی از تئوری های موجود رفتار سازمانی بپردازند. ۴ ویژگی برای این چشم انداز یا دیدگاه وجود دارد. اول، تکنولوژی" یا کار انجام شده در سازمانها" به عنوان مشخصهی تعریف کنندهي سازمان ها در نظر گرفته میشود. به این معنا که سازمان ها در درجهی اول، به عنوان سیستم هایی برای دستیابی به کار انجام شده در جهت به کار گیری تکنیک ها برای مسالهی تغییر دادن مواد خام، مشاهده میشوند- که مواد خام می توانند افراد، نمادها، یا چیزها باشند...