BENEFITING FROM BUSINESS FAILURES
Can entrepreneurs benefit from failure? If so, more proactively, how can they use failure systematically? This paper studies this simple question. In order to answer the question, we begin introducing the existing ideas on failure that abounds in at least four categories: (1) why we learn from failure; (2) how we learn from failure; (3) what we learn from failure retrospectively; and (4) how we use failure prospectively. We then present detailed research questions designed to fill gaps in existing ideas on failure management
Why We Learn from Failure
No matter how well organizations are managed, some failures are inevitable and even seemingly ubiquitous. According to the U.S. Census Bureau data, every year 470,000 businesses fail while a smaller number of businesses (400,000) newly start. Such high odds of entrepreneur failures are not so different across industries–—no industry has more than a sixty percent survival rate after the first four years
With business failures expected, the assertion that we can learn from failure is prevalent among numerous management scholars and practitioners. Simply put, failure teaches us what works and what does not. In other words, failures challenge underlying flaws in causality of organizational processes, and thereby lead to more accurate way of doing. Considering our bounded rationality, such learning from failure through experimental approach might be the only way to learn about causal relationships. As a result of such learning, organizational performances have often been improved by investigating and learning from failures. In detail, failures may help improve process reliability, reduce failure-related costs, and also improve the composition of the portfolio of projects through trial-and- error learning. So much prescriptive advice has been suggested to see failure as an important ingredient of the innovation process. In short, learning is more effective in failure than in success. While success can make decision makers remain where they are, failures can help renew their own strategic directions and practices
سود بردن و بهره گیری از شکست های کسب و کار
کارآفرینان چگونه می توانند از شکست سود ببرند ؟ و چگونه می توانند به صورت سیستماتیک از شکست استفاده کنند؟ این مقاله این سوالات ساده را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. به منظور جواب دادن به این سوالات ؛ ما باید ایده های موجود در زمینه شکست ها را در حداقل 4 دسته طبقه بندی معرفی کنیم: 1) چرا ما باید از شکست چیزی بیاموزیم ؟ 2) چگونه ما باید از شکست چیزی بیاموزیم3) چه چیزی را باید از شکست آینده نگر بیاموزیم و 4 ) چگونه ما باید از شکست های آینده نگر استفاده کنیم؟ سپس ما باید سوالات طراحی شده تحقیق را به منظور پر کردن شکاف ایده های موجود در زمینه مدیریت شکست ارائه دهیم.
چرا ما باید از شکست چیزی بیاموزیم
مهم نیست که سازمان های خوب چگونه مدیریت می شوند ؛ برخی شکست ها اجتناب ناپذیر هستند و در همه جا هم این موضوع وجود دارد. با توجه به داده های اداره سرشماری ایالات متحده ؛ هر ساله حدود 470000 کسب و کار با شکست مواجه می شوند درحالیکه درحالیکه 400000 از آنها کسب و کار های نوپا هستند. چنین آمار بالایی از شکست کارآفرینی در همه صنایع وجود داشته است و هیچ صنعتی نرخ بقای بیشتر از 60 درصد ی را در 4 سال اولش تجربه نکرده است.
با شکست کسب و کار ها ، ادعا می شود که ما می توانیم از شکست چیز هایی را یاد بگیریم که این موضوع در میان دانشمندان رشته مدیریت و همچنین پزشکان بسیار شایع است. به عبارت ساده تر ؛ شکست به ما می آموزد که چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید انجام شود. شکست ها نقص های اساسی را در علیت فرآیند های سازمانی به چالش می کشند که در نهایت منجر به انجام شیوه های دقیق تر می شود. با توجه به عقلانیت محدود ما ، مانند آموختن از شکست از طریق رویکرد تجربی ، ممکن است فقط یک شیوه برای یادگیری روابط علی وجود داشته باشد.
به عنوان نتیجه گیری از آموخته ها باید گفت عملکرد سازمانی بوسیله بررسی شکست و همچنین آموختن از شکست ها بهبود می یابد. به صورت جزئی تر ، شکست ممکن است به بهبود قابلیت های فرآیندی کمک کند و هزینه های مربوط به شکست را کاهش دهد و همچنین موقعیت پورتفولیو های پروژه ها را از طریق یادگیری بر مبنای آزمون-خطا را ارتقا دهد. بسیار توصیه می شود که شکست ها را به صورت یک عنصر مهم در فرایند نوآوری ببینیم. به طور خلاصه ، یادگیری از شکست بسیار موثر تر از کسب پیروزی است. درحالیکه موفقیت می تواند تصمیم گیرندگان را در همان جایی که هستند ثابت باقی بگذارد ، آموختن از شکست می تواند به تصمیم گیرند گان کمک کند تا راهبرد ها و شیوه های استراتژیک شان را نوسازی و تجدید کنند.