Abstract
The effect of national culture on organizational culture has long been debated by scholars. Institutional theory scholars argue for a strong effect of national culture on organizational culture through institutional isomorphism, whereas organizational culture scholars argue that organizations are capable of creating unique cultures that can bolster their competitive advantage. In this paper, we bridge the gap between the two literatures and propose that tighter cultures are less likely than looser cultures to tolerate deviance from the national culture surrounding them. At the organizational level, diversity strategy can vary dramatically; organizations that purposefully use diversity strategies are more likely to develop unique organizational cultures. Further, the interplay between national and organizational cultures result in greater constraining forces of national culture over organizational culture in tighter cultures than in looser ones; however, diversity strategies in tight cultures are more likely to foster distinct organizational cultures than those found in loose cultures
چکیده
تأثیر فرهنگ ملی بر فرهنگ سازمانی مدت طولانی است که توسط محققان مورد بحث قرار گرفته است. محققان نظریه نهادی در مورد یک اثر قوی فرهنگ ملی بر فرهنگ سازمانی از طریق هم شکلی نهادی استدلال می کنند، در حالی که محققان فرهنگ سازمانی استدلال می کنند که سازمان ها قادر به ایجاد فرهنگ های منحصر به فردی هستند که می تواند مزیت رقابتی شان را تقویت کند. در این مقاله، ما شکاف بین دو ادبیات را پر کرده و فرض می کنیم که فرهنگ های سخت گیرتر احتمالاً نسبت به فرهنگ های سهل انگارانه تر بمنظور تحمل انحراف از فرهنگ ملی احاطه کننده آنها ضعیف ترند. در سطح سازمانی، استراتژی تنوع می تواند به طور چشمگیری متفاوت باشد؛ سازمان هایی که بطور هدفمند از استراتژی های تنوع بیشتری استفاده می کنند، احتمال دارد که فرهنگ های سازمانی منحصر به فردی ایجاد کنند. علاوه بر این، تعامل بین فرهنگ های ملی و سازمانی به نیروهای قوی تر تحمیل کننده فرهنگ ملی بر روی فرهنگ سازمانی در فرهنگ های سخت گیرتر نسبت به فرهنگ های سهل انگارتر منتج می شود. با این حال، استراتژی های تنوع در فرهنگ های سخت گیر بیشتر احتمال دارد که فرهنگ های سازمانی متمایزی، نسبت به مواردی که در فرهنگ سهل انگارانه وجود داشته است، پرورش دهند.
1-مقدمه
فرهنگ ملی در شکل دادن به فرهنگ سازمانی، چه نقشی بازی می کند؟ آیا این نقش، یک نقش مهم و زیان آور است؟ همانطور که حمایت شده توسط نظریه پردازان نهادی (به عنوان مثال، آگویلرا و جکسون 2003، نلسون و گوپالان 2003 ، زوکر 1977) یا اینکه آیا یک فرهنگ سازمانی قوی، مهم تر است از فرهنگ ملی، همانطور که بوسیله دیدگاه منابع-محور (RBV) و نظریه پردازان سازمانی فرض شده است؟ (به عنوان مثال بارنی، 1986؛ گرهارت، 2009؛ ورنرفلت 1984). در این مقاله، ما نظریه ای ارائه می دهیم که بینش های حاصل از هر دو نظریه نهادی و دیدگاه RBV را لحاظ می کند و فرض می کنیم که سطح سخت گیری/سهل انگاری ذاتی در یک فرهنگ ملی، با رویکرد استراتژیک سازمان به منظور ایجاد تنوع و شمول، شکل دهنده به ماهیت رابطه بین فرهنگ ملی و فرهنگ سازمانی، مرتبط است...