Abstract
Often in newspapers and speeches the term “Competence” is used to describe a person’s comprehensive ability when it is wanted to emphasize the requirements of nowadays’ working life. Anymore it is not enough to concentrate merely on an individual’s knowledge. But what does the term Competence actually mean and why is it so important? The thought of competences’ ontology is based on understanding that competences represent an individual’s personal view and feelings of how he/she experiences him/herself. The objective of this article is to describe the theoretical background of competences and examine which are important competences in everyday activities of a project manager. In this conceptual analysis there are presented both the theoretical background of competences and a project manager’s 30 professional personal and social competences based on empirical studies
چکیده
اغلب در روزنامه ها و سخنرانی ها از اصطلاح "شایستگی "برای توصیف یک توانایی فراگیر شخصی استفاده می شود. در حالی که شایستگی به عنوان ابزاری در زندگی کاری امروزه مورد تاکیرد قرار گرفته است. علاوه بر این شایستگی صرفا با تمرکز بر یک دانش فردی کافی نیست. اما اصطلاح شایستگی دقیقا به چه معناست و چرا تا به این اندازه مهم است؟اندیشه هستی شناختی شایستگی بر اساس درک این مساله است که شایستگی ها نشان دهنده یک نظر شخصی فرد و احساس اینکه چگونه خود را ازمایش میکند. هدف این مقاله توصیف پیش زمینه ای تئوری از صلاحیت ها و بررشسی ان دسته از صلاحیت هایی است که در فعالیت های روزمره ی یک مدیر پروژه مهم هستند. در این تحلیل مفهومی دو پیش زمینه تئوری از شایستگی ها ی اجتماعی و شخصی 30 مدیر پروژه بر پایه مطالعات تجربی وجود دارد.
1-یک مدیر پروژه موفق
مدیریت پروژه فرایندی پویا از رهبری ,هماهنگی ,برنامه ریزی و کنترل یک مجموعه پیچیده و متنوع از فرایند ها و مردم در پیگیری دستیابی به اهداف پروژه است. مدیر پروژه قلب و روح پروژه است. او مسئولیت بزرگی در قبال برنامه و بودجه دارد. یک مدیر پروژه باید حتی با اطلاعات و داده های ناقص نیز تصمیم گیری کند. ارتباط با تیم پروژه باید بر اساس راحتی و اعتماد به یکدیگر باشد. یک مدیر پروژه لایق توانایی لازم برای ساخت تیم ,ایجاد و جد و انگیزه ,مدیریت زمان کافی و تنظیم دقیق هدف دارد. بهبود رقابت پذیری شرکت ها با سرمایه گذاری در منابع انسانی به طور چشم گیری دارای اهمیت است. با این وجود کلید موفقیت ,شناسایی تمام قابلیت های شخصی و به کار بردن انهاست. بنابراین شایستگی های شخصی در اخر به نحو موثری نحوه ی راه اندازی سازمان را تعیین می کنند...