Abstract
This study examines the impact of internationalization experience and market scope strategy on the export performance of firms operating in Poland. This study uses data from 2003 to 2010, an eight-year period that includes the country's accession into the European Union in 2004. Several important findings are revealed by the research. First, a firm's export experience and performance have an inverted S-shaped relationship, i.e., performance is increasing at low and high levels but decreasing at moderate levels of experience. Second, the relationship between the growth of the number of export countries and export performance is initially positive, but becomes negative over time. Third, over time the growth of a firm's share of the main export market is found to be negatively related to export performance. Revealing the dynamism of these relationships through a longitudinal approach is of theoretical and practical importance to scholars, practitioners and governments of other emerging economies that are considering joining similar trade organizations/agreements
چکیده
اين مطالعه به بررسي تأثير تجربه بينالمللي و استراتژي حوزه بازار بر روي عملكرد صادرات بنگاههاي عملياتي در لهستان، ميپردازد. اين مطالعه از دادههاي سالهاي 2003 تا 2010، دورهاي هشت ساله، استفاده ميكند كه پيوستن اين كشور به اتحاديه اروپا در سال 2004 را نيز دربرميگيرد. چندين يافته مهم بوسيله اين تحقيق آشكار شدهاند. ابتدا، عملكرد و تجربه صادرات شركت، رابطه S شكل وارونهاي با هم دارند، يعني، عملكرد در سطوح بالا و پايين تجربه افزايش مييابد اما در سطوح مياني تجربه، كاهش مييابد. دوم، رابطه مابين رشد تعداد كشورهايي كه به آنجا صادرات صورت گرفته و عملكرد صادرات در ابتدا مثبت است، اما در طول زمان منفي ميشود. سوم، در طول زمان، رشد سهم شركت در بازار صادرات اصلي، به طور منفي با عملكرد صادرات مرتبط است. آشكار كردن ديناميسم (پويايي) اين روابط از طريق رويكرد طولي، براي محققان، متخصصان و دولتهاي ديگر اقتصادهاي نوظهور كه به پيوستن به توافقات/ سازمانهاي تجاري مشابه فكر ميكنند، اهميت عملي و نظري دارد.
1-مقدمه
با افزايش رقابت بينالمللي، ايجاد و اجراء استراتژيهاي موفقيتآميز جهت تضمين نتايج عملكرد صادرات رضايتبخش، براي بنگاهها (شركتها) اهميت پيدا ميكند (Casey و Hamiltion، 2014؛ Laufs و Schwens، 2014). اينكه چرا و چگونه برخي بنگاهها در بازارهاي خارجي خاصي موفق هستند، درحاليكه برخي ديگر نه، يكي از موضوعات مهم در مديريت استراتژي بينالمللي است (Beleska-Spasova، Glaister و Stride، 2012)...