Abstract
The adoption of environmental management systems has become more widespread among those firms looking to minimize their environmental impacts. Considering that firms have to select the optimal management system from a set of possible alternatives, this paper presents a novel decision-making approach based on the multicriteria method of analytic network process, in order to evaluate and prioritize the implementation of environmental management system alternatives in for-profit firms. Since several relevant intangible benefits are derived from the adoption of this kind of management system (such as enhancing employees' knowledge and skills, as well as improving corporate reputation), the method integrates and quantifies both financial and non-financial (intellectual capital) value creation criteria in order to identify the alternative that maximizes a firm's total market value. The proposed approach is empirically tested in a group of Spanish olive oil firms with a proactive environmental management orientation, and the results confirm the reliability of the proposed model. Furthermore, the empirical applications reveal that all the olive oil firms attribute great importance to the intangible elements when assessing environmental management systems. These results suggest that it is appropriate to take into account the intellectual capital value resulting from these kinds of management systems, during the decision-making process. The proposed method formalizes the evaluation process that firms already employ; these firms certainly take non-financial capital value creation elements into account, albeit in an intuitive way
چکیده
استفاده از سیستم های مدیریت زیست محیطی بین شركت هایی كه به دنبال حداقل سازی تاثیرات محیطی خود هستند بسیار توسعه یافته است. با توجه به اینكه این شركت ها باید سیستم بهینه مدیریتی را از مجموعه ای از گزینه های در دسترس انتخاب كنند، این مقاله رویكرد جدید تصمیم گیری را بر اساس روش چند معیاره فرایند تحلیل شبكه ای ارائه می كند تا پیاده سازی گزینه های سیستم مدیریت زیست محیطی را برای شركتهای انتفاعی اولویت بندی و ارزیابی كند. چون مزایای نامشهود زیادی از استفاده از این نوع سیستم مدیریت حاصل می شود (مانند ارتقا دانش و مهارتهای کارکنان، و بهبود شهرت شرکت ها)، این روش معیارهای ایجاد ارزش مالی وغیر مالی (سرمایه ذهنی) را برای شناسایی گزینه هایی که ارزش کل بازار شرکت را حداکثر می کنند تلفیق می کند. این رویکرد به صورت تجربی در گروهی از شرکت های روغن زیتون اسپانیایی با جهت گیری فعال مدیریت زیست محیطی اجرا شد و نتایج روایی مدل پیشنهادی را تایید کردند. علاوه بر این، کاربرد تجربی نشان داد که همه شرکتهای تولید کننده روغن زیتون هنگام ارزیابی سیستم های مدیریت زیست محیطی، اهمیت زیادی به اجزا نامشهود می دهند. این نتایج نشان داد که در نظر گرفتن ارزش سرمایه ذهنی در فرایند تصمیم گیری که ناشی از این نوع سیستم های مدیریت زیست محیطی است، بسیار مناسب است. روش پیشنهادی فرایند ارزیابی ای را که شرکت ها به کار می برند به صورت رسمی مشخص می کند، این شرکت ها اجزا ایجاد کننده ارزش غیر مالی را به صورت شهودی به کار می گیرند.
1-مقدمه
رفتار زیست محیطی متفاوت شرکت ها در ادبیات به صورت طیفی توصیف شده است که شامل استراتژی های منفعل و فعال است که هدف آن انطباق با الزامات قانونی ومعرفی راه کارهای اساسی برای استراتژی های فعال و پیشرفته است (مولرولونا و همکارانش 2011)، که شامل رویه های داوطلبانه برای کاهش تاثیرات زیست محیطی است. امروزه، شرکت ها دریافته اند که رویکرد واکنشی نتایج رقابتی بهینه را ایجاد نمی کند (سامباویسن و فی 2008) و بسیاری از آنها از استراتژی های فعالانه زیست محیطی استفاده می کنند...