Abstract
Family firms often evolve into ownership constellations with multiple family owners. Building on agency theory, we argue that the growing complexity within a group of family blockholders gives rise to what we label family blockholder conflicts, defined as conflicts within a group of family owners. To curb family blockholder conflicts, families often separate the family from its assets and install intermediary governance structures. We explore four frequently applied structures (uncoordinated family, embedded family office, single family office, and family trust), which vary in their degree of separation between family owners and assets and consequently the extent to which the firm might incur family blockholder costs and the double-agency costs associated with appointing agents to oversee agents. We conclude with a discussion of the distributive effects of the four family governance constellations for family wealth over time
چکیده
به طور غالب، شرکت های خانوادگی به صورت منظومه های ملکی با مالکان خانوادگی چند گانه تکامل پیدا می کنند. طبق نظریه ی نمایندگی، پیچیدگی روز افزونی را در گروه سهامداران عمده ی خانوادگی استدلال نمودیم که به تعارض های سهامداران عمده ی خانوادگی می رسد و به صورت تعارض های درون گروهی از مالکان خانوادگی تعریف می شود. خانواده ها اغلب برای جلوگیری از تعارض های سهامدار عمده ی خانوادگی، خانواده را از دارایی جدا می کنند و ساختارهای حاکمیت میانجی را راه اندازی می نمایند. چهار ساختار پر کاربرد (خانواده ی ناهماهنگ، دفتر خانوادگی درونه ای، دفتر خانوادگی واحد و تراست خانوادگی) را تبیین نمودیم که مقادیر جدایی میان مالکان خانوادگی و دارایی ها در آنها متفاوت است. در نتیجه شرکت متحمل هزینه های سهامداران عمده ی خانوادگی و هزینه های نمایندگی مضاعف مرتبط با انتصاب نمایندگانی برای نظارت بر نمایندگی هاست.
1-مقدمه
عمده ی پیشینه ی پژوهشی مرتبط با شرکت خانوادگی، مالکان شرکت خانوادگی را به عنوان گروه واحدی از مالکان با منافع مشترک می داند که با مالکان غیر خانوادگی فرق دارند (مثل، کارنی، 2005؛ مورک و یونگ، 2003) با این حال این دیدگاه گسترده درباره ی شرکت های خانوادگی، تنوع در گروه مالکان شرکت خانوادگی را نادیده می گیرد. این ناهمگنی تا حدی برخاسته از رانش طبیعی خانواده ها در بین نسل ها وحاصل پیچیدگی مالکیت خانوادگی با گذشت زمان است (گرسیک، دیویس، مک کولوم همپسون و لنسبرگ، 1997). بسیاری از نسل های بعدی شرکت های خانوادگی، برخلاف شرکت هایی که به وسیله ی مؤسس اداره می شوند، به وسیله ی مالکان خانوادگی چندگانه کنترل می شوند و شرکت های خانوادگی با عمر طولانی مثل جرمن هیل گروپ، که در سال 1756 بنا شده، گاهی اوقات به وسیله ی چند صد مالک خانوادگی کنترل می شوند...