Abstract
Small Medium Enterprises (SMEs) are major players in the global economy. Emerging clusters are very common in India. These emerging clusters facilitates competitive advantages and growth of the economy. The papers aims to develop a framework that prioritizes potential alternatives and suggest a critical indicators of intellectual capital (IC). A Delphi-AHP-TOPSIS methodology is used and the study is carried out in SMEs manufacturing unit located in central northern part of India. Here, Delphi method is an iterative process and is used in order to analysis of techniques and brainstorming for problems, opportunities and a novel consistent intellectual capital scale is developed. Analytic hierarchy process (AHP) is used to determine the weight of indicators as criteria and technique for order of preference by similarity to ideal solution (TOPSIS) is used to obtain final ranking of IC indicators. The proposed framework can supportdirectors to point out the strengths and weaknesses of IC indicators. The interrelationship between IC indicators can also understood by the managers of the SMEs manufacturing unit with the help of these framework.SMEs manufacturing unit directors may utilize the findings of this paper as base for optimal investment of funds in IC indicators. Due to the wide range application of Delphi-AHP-TOPSIS, it has been an important research subject for many researchers with context to SMEs
چکیده
سرمایه گذاری های کوچک و متوسط (SMEها) بازیگران اصلی در اقتصاد جهانی هستند. گروه های درحال ظهور در هندوستان بسیار رایج اند. این گروه های درحال ظهور مزایای رقابتی و رشد اقتصاد را تسهیل می‌کنند. هدف این مقاله ایجاد چارچوبی است که پیشنهادات بالقوه را اولویت بندی کرده و شاخص های سرمایه‌ی فکری (IC)بحرانی را پیشنهاد دهد. یک روش دلفی-AHP-تاپسیس مورد استفاده قرار گرفته و این پژوهش در واحد تولیدکننده سرمایه گذاری های کوچک و متوسط که در بخش شمالی هندوستان قرار گرفته انجام شد. در اینجا، روش دلفی یک فرایند تکرارشونده بوده و به جهت تحلیل روش ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و طوفان ذهنی برای مسائل، فرصت ها و یک مقیاس سرمایه فکری سازگار نو و تازه ایجاد می‌شود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به عنوان معیاری برای تعیین وزن شاخص ها به کار می‌رود و روش تاپسیس برای به دست اوردن رتبه نهایی شاخص های IC مورد استفاده قرار می‌گیرد. چارچوب پیشنهادی قادر است مدیران را با اشاره به نقاط ضعف و قوت شاخص های IC حمایت کند. با کمک این چارچوب، همچنین ارتباط درونی میان شاخص های IC توسط مدیران واحد تولیدکننده سرمایه گذاری های کوچک و متوسط فهمیده می‌شود. مدیران تولیدکننده‌ی SME ها ممکن است نتایج این مقاله را به عنوان پایه ای برای سرمایه گذاری بهینه بودجه ها در شاخص های IC به کار برند. به دلیل کاربرد وسیع دلفی-AHP-تاپسیس، این یک موضوع تحقیقاتی مهم برای بسیاری از محققین با زمینه‌ی SME ها می‌باشد.
1-مقدمه
سرمایه گذاری های کوچک و متوسط ( SME ها ) تبدیل به بزرگترین محرک اقتصاد هندوستان شده است. گروه های جدید بسیاری ایجاد شده و مزایای رقابتی را به صنایع مشابه افزوده اند. این گروه ها، ماهیتا بسیار رقابتی بوده و نرخ رشد پایداری دارند. بخش SME ها در هندوستان مشارکت تقریبا 8/17 درصدی در GDP ( تولید ناخالص داخلی ) داشته و 3/39 % از نیروی کار کلی را در کشور دارند. علاوه بر این، پول خرج شده و توجه اختصاص داده شده توسطSME ها به آموزش و توسعه‌ی منابع انسانی آن ها به صورت قابل توجهی افزایش یافته است. اف-جاردون و مارتوس (2012) اشاره بر این دارند که به دلیل منابع ناملموس تر در SME ها، سرمایه فکری (IC) مزیت رقابتی بیشتری در آن ها در مقایسه با سازمان بزرگ فراهم می‌کنند. چِنگ و همکاران (2004) در یکی از مطالعاتشان بیان کرده اند که IC در کشورهای درحال توسعه با اشاره به SME ها توجه کمی را به خود گرفته است...