Abstract
In every organization, individual members have the potential to speak up about important issues, but a growing body of research suggests that they often remain silent instead, out of fear of negative personal and professional consequences. In this chapter, we draw on research from disciplines ranging from evolutionary psychology to neuroscience, sociology, and anthropology to unpack fear as a discrete emotion and to elucidate its effects on workplace silence. In doing so, we move beyond prior descriptions and categorizations of what employees fear to present a deeper understanding of the nature of fear experiences, where such fears originate, and the different types of employee silence they motivate. Our aim is to introduce new directions for future research on silence as well as to encourage further attention to the powerful and pervasive role of fear across numerous areas of theory and research on organizational behavior
چکیده
افراد عضو در هر سازمانی، پتانسیل صحبت کردن راجع به مسائل مهم را دارند اما یک مجموعه تحقیقات در حال رشد نشان میدهد که در عوض افراد اغلب از ترس پیامدهای منفی شخصی و حرف های ساکت میمانند. در این فصل، از تحقیق بر روی رشته های مختلف از روانشناسی تکاملی تا علوم اعصاب، جامعه شناسی و انسان شناسی برای بسط دادن ترس به عنوان یک احساس گسسته و توضیح دادن اثرات آن بر روی سکوت در محل کار استفاده میکنیم. در انجام این کار، از توصیفات اولیه و طبقه بندی آنچه که کارکنان از آن میترسند، فراتر میرویم تا درک عمیق تری از ماهیت تجارب ترس، جاییکه اینگونه ترس ها نشات میگیرند و انواع مختلف سکوت کارکنان ارائه کنیم. هدف ما معرفی مسیرهای جدید برای تحقیقات آینده بر روی سکوت و همچنین تشویق به توجه بیشتر به نقش قدرتمند و فراگیر ترس در زمینه های متعددی از تئوری و پژوهش بر روی رفتار سازمانی است.
1-مقدمه
«اگر یکی از احساسات انسانی قدمتی برابر با گونه ی ما داشته باشد، قطعا باید ترس باشد و پایان تسلط آن بر ما معلوم نیست» (اسکروتن، 1986:7)
ترس احساسی قدرتمند است که جنبه های مختلفی از زندگی ما را شکل میدهد. تقریبا هر روز ما با رسانه های خبری، برنامه های تلویزیونی، فیلم ها، تبلیغات، بیلبوردهای تبلیغاتی، کتاب و مجلات با دلایل جدیدی برای ترس در مورد سلامتی جسمی و روانی خود بمباران میشویم. برخی اینگونه استدلال میکنند که ما در یک «فرهنگ ترس» به سر میبریم (به عنوان مثال، فوردی، 2002، 2006؛ گلاسنر، 1999؛ شلاپنتخ، 2006؛ استرنز و هاجرتی، 1991) با هشدارهایی درمورد تروریسم، جنگ بینالمللی، تضعیف اقتصاد، گرم شدن کره زمین، جرم و جنایت، بیماری های واگیردار و انواع دیگری از تهدیدات که محصولات مصرفکننده و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را میفروشند، میخکوب شده ایم. اگرچه ممکن است این دیدگاه بدبینانه ای نسبت به جامعه باشد، از فراگیری ترس در زندگی بشر میگوید. نقل قولی از دیوید اسکروتن انسانشناس است که بیان میکند، ترس رفتار انسان را برای یک مدت طولانی شکل داده است و تا امروز به انجام این عمل حتی در محل کار ادامه داده است...