Abstract
AIM AND OBJECTIVE: To evaluate the impact of a structured learning programme as a component of the clinical practicum in final year bachelor of nursing course on the student's report of their anxiety and self-efficacy pre-post programme participation
BACKGROUND: Student anxiety and low levels of self-efficacy are known to affect the quality of clinical learning. A three-day structured learning programme at the commencement of an acute care clinical placement was designed to reduce student anxiety and enhance self-efficacy
DESIGN: A pre-post test design
METHOD: OUTCOME MEASURES: The hospital anxiety and depression scale (The HAD) and the general self-efficacy scale (GSES-12) were administered prior to the commencement of the structured learning programme (time one) and at the end of the programme (time two
RESULTS: One hundred and twenty final year students undertaking an acute care clinical placement participated in the programme in three cohorts and completed the questionnaires at time one and 118 at time two
FINDINGS: Students levels of anxiety >8 with The HAD pre-post programme 53 vs. 30% (p < 0·001). Levels of self-efficacy <40 with the GSES-12 pre-post programme were 7 vs. 4% (p < 0·001
CONCLUSIONS: Participation in the structured learning programme resulted in a statistically significant reduction in student anxiety and increase in self-efficacy across the three cohort groups. This effect can be achieved with the development of a relatively low cost/low technology structured learning programme that is part of an acute care clinical placement
RELEVANCE TO CLINICAL PRACTICE: Nurse educators should not assume that students are less anxious about their acute care clinical placements as the semester proceeds. There is a typical correlation between increased anxiety and decreased self-efficacy which is likely to impact on student learning in the clinical setting. Significant results can be achieved with a relatively low cost and a low technology enabling intervention
چکیده
هدف. ارزیابی تاثیر یک برنامهی آموزشی ساختاریافته به عنوان مولفهای از کارآموزی بالینی در سال آخر کارشناسی دورهی پرستاری در مورد گزارش دانشجو از اضطراب و خودکارآمدی قبل و بعد از شرکت در برنامه.
پیشزمینه. اضطراب دانشجو و سطوح پایین خودکارآمدی به این صورت شناخته شدهاند که دارای تاثیر بر کیفیت آموزش بالینی هستند. یک برنامهی سه روزهی آموزشی ساختاریافته در آغاز یک جایگزینی بالینی مراقبتهای ویژه برای کاهش اضطراب دانشجو و افزایش خودکارآمدی طراحی شد.
طرح. یک طراحی قبل و بعد از آزمون.
روش. معیارهای نتیجهگیری: مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستان (HAD) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSES-12) قبل از آغاز برنامهی آموزشی ساختاریافته (بار اول) و در انتهای برنامه (بار دوم) مدیریت شدند.
نتایج. صد و بیست دانشجوی سال آخر که در جایگاه بالینی مراقبتهای ویژه را برعهده میگیرند در سه گروه در برنامه شرکت کردند و پرسشنامهها را بار اول همگی و در بار دوم ۱۱۸ نفر تکمیل کردند.
یافتهها. سطوح اضطراب دانشجویان > ۸ با برنامهی HAD قبل و بعد ۵۳ در مقابل ۳۰ درصد (p<0.001). سطوح خودکارآمدی <۴۰ با برنامهی CSES-12 قبل و بعد ۷ در مقابل ۴ درصد (p<0.001) بودند.
نتایج. شرکت در برنامهی آموزشی ساختاریافته منجر به کاهش آماری قابل توجهی در اضطراب دانشجو و افزایش در خودکارآمدی در این سه گروه شد. این تاثیر میتواند با توسعهی یک برنامهی آموزشی ساختار یافتهی با فناوری نسبتا پایین /هزینهی پایین که بخشی از یک جایگاه بالینی مراقبتهای ویژه است حاصل شود.
ارتباط به عملکرد بالینی. مربیان پرستاری نباید فرض کنند که دانشجویان دربارهی جایگزینی بالینی مراقبتهای ویژهی خود با پیش رفتن تابستان دارای نگرانی کمتری میشوند. یک همبستگی نوعی بین افزایش اضطراب و کاهش خودکارامدی وجود دارد که به احتمال زیاد بر یادگیری دانشجو در محیط بالینی تاثیر میگذارد. نتایج مهمی را میتوان با یک یک هزینهی نسبتا کم و یک فناوری پایین با فراهم کردن امکان مداخله حاصل کرد.