Abstract
For years, sociologists have studied mobility patterns and status attainment to determine empirically how well societies meet meritocratic ideals. Few studies, however, have examined whether people believe they live in a meritocratic society. In this paper, we use the 1987 and 2010 General Social Survey to examine people's perceptions of meritocracy in the U.S. Although most Americans agree that getting ahead depends on meritocratic elements like hard work, their beliefs vary in strength. They disagree even more about the importance of non-meritocratic elements such as family wealth, and race. Furthermore, Americans layer these beliefs on top of each other to create a variety of perspectives on meritocracy. Young, upper class Whites are most likely to see the U.S. as a place where meritocratic elements rule. Older, lower class minorities, in contrast, are most likely to believe that non-meritocratic elements dominate. There are also Americans who believe strongly in both types of elements and those who do not believe strongly in either
چکیده
سالهای سال، جامعه شناسان در زمینهی الگوهای بی ثباتی و پیشرفت یک وضعیت، تحقیق و بررسی میکردند تا بصورت تجربی تعیین کنند که جوامع چگونه به شایسته سالاری میرسند. چندین تحقیق نیز در این زمینه بوده که آیا مردم بر این باورند که در یک جامعهی شایسته سالار زندگی میکنند یا خیر. در این مقاله، از یک بررسی مربوط به سال 1987 و 2010 استفاده کردهایم تا درک مردم ایالات متحده از مفهوم شایسته سالاری را بسنجیم.
اگرچه بیشتر مردم آمریکا موافق بودند که پیشرفت با عوامل مرتبط با شایسته سالاری، مانند کار و تلاش سخت، رابطه دارد، اما عقایدشان خیلی سخت تغییر میکرد. آنها با برخی از عوامل مربوط به اهمیت غیر شایسته سالاری مانند ثروت خانوادگی و نسلی، مخالف بودند. بنابراین، آمریکاییها با استفاده از این عقاید در کنار یکدیگر مجموعه دیدگاههای متنوعی دربارهی شایسته سالاری ایجاد کردند.
بنابراین، جوانان سفید پوست طبقهی مرفه جامعه، بیشتر از بقیه تمایل داشتند که جامعهی آمریکا را مکانی با قوانین مرتبط با شایسته سالاری، ببینند. افراد مسن تر از طبقهی محروم، بر عکس جوانان مرفه؛ دوست دارند جامعه تحت محوریت عوامل غیرشایسته سالارانه باشد. همچنین آمریکاییهایی هم هستند که بشدت به هر دو نوع این عوامل اعتقاد دارند، و تعدادی هم هستند که به هر دو نوع این عوامل، بی اعتقادند.
1-مقدمه
جامعه شناسان از گذشته بسیار در مفهوم "شایسته سالاری" تحقیق کردهاند. همچنین، نسلهای گوناگون نویسندگان در جستجوی اینکه جوامع چقدر باز و شایسته سالار هستند، در کشورهای مختلف دنیا تحقیق نمودهاند. در این مقاله، ما نیز به موضوعی از این دست پرداختهایم اما این مسئله که خیلی کم به آن پرداخته شده بوده را نیز مد نظر قرار دادیم:...