Abstract
The literature review on the success of management information systems (IS) provides empirical evidence that mere investment in IS and New Management Tools (NMTs) does not guarantee better business results. Aiming to contribute to the knowledge of the factors explaining the success of IS implementation, this paper classifies them through cluster analysis, with a sample of Spanish companies according to the valuation given by their finance directors (CFOs) to the quality of such systems and their use for strategic purposes. This classification helps to answer three questions: do companies that better rate their IS improve their performance? How do IS quality and strategy affect results? Is there a positive relationship between the use of NMTs and improvement in performance?
Through the non-parametric Kruskal–Wallis test and a partial least squares (PLS) model results are yielded that support the first question and show the positive effect of the IS quality and strategy on improving corporate profitability. Logistic regression showed an interaction between the use of NMTs and the IS strategic approach with positive effects on improving profitability.
The results of this study have significant implications for companies, suggesting that investment in new IS and NMTs must be coupled with a clear sense of strategy
چکیده
مرور مقاله بر موفقیت سیستم های اطلاعاتی مدیریت، شواهد تجربی را ارائه می دهد که نشان می دهد تنها سرمایه گذاری در سیستم های اطلاعاتی و ابزارهای مدیریتی جدید (NMTs) نتایج کسب و کار بهتر را تضمین نمی کنند. هدف کمک به دانش از عوامل توضیح موفقیت اجرای سیستم های اطلاعاتی است. این مقاله آن ها را از طریق تجزیه و تحلیل خوشه ای همراه با نمونه ای از شرکت های اسپانیایی مطابق ارزیابی انجام داده شده توسط مدیران مالی خودشان (CFOs) برای کیفیت چنین سیستم هایی و استفاده از آن ها برای اهداف راهبردی طبقه بندی می کند. این طبقه بندی در پاسخ دادن به سه پرسش کمک می کند: آیا شرکت هایی که سیستم اطلاعاتی شان سرعت بهتری دارد عملکردشان بهبود یافته است؟ چگونه کیفیت و راهبرد سیستم های اطلاعاتی نتایج را تحت تاٴثیر قرار می دهند؟ آیا رابطه مثبتی میان ابزارهای مدیریتی جدید و بهبود در عملکرد وجود دارد؟
از طریق آزمون غیرپارامتری Kruskal-Wallis و مدل یک بخشی حداقل مربعات (PLS) نتایجی به دست آمد که اولین پرسش را پشتیبانی می کند و اثر مثبت راهبرد و کیفیت سیستم های اطلاعاتی در بهبود سودآوری شرکت را نشان می دهد. رگرسیون استدلالی اثر متقابل میان استفاده از ابزارهای جدید مدیریتی و رویکرد راهبردی سیستم های اطلاعاتی با اثرات مثبت بر بهبود سودآوری را نشان می دهد. نتایج این مطالعه که تاٴثیرات چشمگیری برای شرکت ها دارد نشان می دهد که سرمایه گذاری در سیستم های مدیریتی جدید و ابزارهای مدیریتی جدید باید با درک روشنی از راهبرد همراه باشد.
1-مقدمه
هدف از حسابداری مدیریت ارائه دادن اطلاعات روزانه و مرتبط با ارزش به مدیران برای کمک به آن ها در تصمیم های کوتاه مدت و بلند مدت است (گوپتا و گانیسکاران، 2005).
امروزه محیط شدیداً رقابتی و جهانی شده است و فن آوری ها به طور مداوم در حال تکامل هستند. شرکت ها نیازمند سیستم های حسابداری مدیریت موٴثرتر و پیچیده هستند که به طور موفقیت آمیز با شرایط جدید و بهبود عملکرد مالی شان مواجه می شوند (ال امیری و دروری، 2007؛ گوپتا و گانیسکاران، 2005؛ لیبی و واترهاوس، 1996؛ میا و کلارک، 1999).
در سال های اخیر بالا گرفتن رقابت جهانی، چالش هایی که مدیران با آن مواجه می شوند را تشدید کرده است و بسیاری از کارشناسان هشدار داده اند اگر این ارتباط حفظ شود حسابداری مدیریت نیازمند انطباق با نیازهای در حال تغییر مدیران است (چنهال و لنگفیل-اسمیت، 1998). بسیاری از نوآوری ها در حسابداری مدیریت در تلاش برای بهبود کاربرد های آن در پاسخ معرفی شده است....