Abstract
Knowledge management is the computer’s contribution to management ‘science’ and claims to be the successor of various trends in the business world, including, but not necessarily limited to information resources management, business process reengineering, management information systems and organizational memory. A number of definitions have been proposed for it. The very concept of knowledge used by knowledge management writers, however, is based on a dubious epistemology. This paper looks at the concept of knowledge from a continental perspective. With this perspective, we question whether what is being managed is, in fact, knowledge, and whether management will get business what it wants anyway
چکیده
مدیریت دانش یک یاری بهر رایانهای به مدیریت «علم» است و ادعا میشود که آن جانشین گرایشات گوناگونی در دنیای تجارت شده است، که دربردارنده، ولی نه لزوما منحصر به، مدیریت منابع اطلاعاتی، مهندسی مجدد فرآیندهای تجاری، سیستمهای اطلاعاتی مدیریت، و حافظه سازمانی است. تعاریف متعددی از مدیریت دانش ارائه شده است. خودِ مفهوم دانش که مورد استفادهی نویسندگان حوزهی مدیریت دانش است، بر یک معرفتشناسی ظنآلود استوار است. مقالهی حاضر از یک منظر قارهای، نظری بر مفهوم دانش میافکند. از این منظر، ما جویا خواهیم شد که آیا آنچه که، به واقع، مدیریت میشود دانش است یا خیر، و آیا مدیریت آنچه را که تجارت به هر تقدیر خواهان آن است را محقق میگرداند یا خیر.
1-مقدمه
ایدهی مدیریت دانش چهبسا در نظر فیلسوفان دورانهای گذشته تا حدودی مبهوت کننده میآمده است. برخی از آن «رجعتهای به گذشته» شاید مدیریت کردن دانش را به معنای مدیریت کردن حقیقت میانگاشتهاند. مسلما این آن چیزی نیست که حامیان مدیریت دانش از دانش مدّ نظرشان است. پس ما سعی در مدیریت چه چیز داریم، و چه فعالیتهایی در مدیریت کردن آنچه «دانش» نامیده میشود دخالت دارند؟...