Abstract
Organizational culture – a popular but also a very complex concept – has been identified as an influential factor affecting the successes and failures of organizational change efforts. Many empirical organizational culture studies have been carried out in information systems (IS) research. However, culture is a very versatile concept, and there are many controversies in both defining and applying it. Therefore, this paper reviews different conceptions of organizational culture in the existing literature – in anthropology, organizational studies and in IS research. Also recent criticism on the existing conceptions is presented. Furthermore, organizational change is also a complex concept, due to which this paper discusses also differing conceptions of organizational change and conceptions of change employed in the empirical IS literature. Finally, a framework for the analysis of organizational culture and change is developed. The framework identifies three positions on organizational culture and change: optimist, pessimist and relativist, and discusses their implications. The optimist position is criticized of relying on very naïve notions of culture and change. The pessimist position can be criticized of lacking relevance to practice. Finally, the relativist position is recommended as the most realistic position for the prospective IS research on organizational culture and change
چکیده
فرهنگ سازمانی یک مفهوم رایج اما بسیار پیچیده است که به عنوان یک عامل موثر در موفقیت و شکست اقدامات منجر به تغییر سازمان تعیین شده است. بسیاری از مطالعات سازمانی به صورت تجربی در زمینه ی تحقیقات سیستم های اطلاعاتی انجام شده است، با این وجود، فرهنگ یک مفهوم بسیار متنوع است و بحث های زیادی، هم در تعریف و هم کاربرد آن وجود دارد. بنابراین، این مقاله مفاهیم مختلف سازمانی را در متون موجود (انسان شناسی، مطالعات سازمانی و تحقیقات سیستم های اطلاعاتی (IS)بررسی می کند. هم چنین انتقادات اخیر بر مفاهیم موجود ارائه می شود. از آنجایی که تغییر سازمانی یک مفهوم پیچیده است، این مقاله مفاهیم مختلف تغییر سازمانی و مفاهیم تغییر بکار رفته در سیستم های اطلاعاتی تجربی را مورد بحث قرار می دهد. در نهایت، یک چهار چوب برای تجزیه و تحلیل فرهنگ سازمانی و تغییر ارائه می شود. این چهارچوب سه موقعیت فرهنگ سازمانی و تغییر (خوش بینانه، بد بینانه، نسبی) را مشخص می کند و مفاهیم آن را مورد بحث قرار می دهد. حالت خوش بینانه به علت وابسته بودن به مفاهیم ساده ی تغییر و فرهنگ مورد انتقاد قرار می گیرد. حالت بدبینانه می تواند به دلیل کاربردی نبودن آن مورد انتقاد قرار بگیرد. در نهایت حالت نسبی به عنوان واقع گرایانه ترین وضعیت برای تحقیقات سیستم های اطلاعاتی در مورد فرهنگ سازمانی و تغییر توصیه می شود.