Abstract
This is a descriptive, quantitative, and hypotheses testing study conducted on entrepreneurial and professional CEOs. This study has a particular interest in small medium enterprises (SMEs) because it constitutes the core of our economy and is a major factor of social composition. The purpose of present study is to investigate and explore differences on the motivational profile of Pakistani entrepreneurial and professional CEOs based on motivational profiles. This paper investigates the area that remained ignored in Pakistan and examines how entrepreneurial are different from professional CEOs and identifies differences on the basis of motivational profile between entrepreneurial and professional CEOs
The finding of the study reveals that there is a significant difference in motivational profiles between entrepreneurial CEOs and Professional CEO. Contrary to that professional CEOs scored lower on these but higher on type-A personality
چكيده
اين يك مطالعه توصيفي، كمي و بررسي فرضيات بر اساس CEOهاي كارآفريني و سازماني است. اين مطالعه بهره ويژهاي براي بنگاههاي داراي اندازه كوچك (SMEها) دارد زيرا مركز اقتصاد ما را تشكيل ميدهد و عامل اصلي تركيب اجتماعي است. هدف مطالعه حاضر بررسي و كشف تفاوتهاي مربوط به پروفايل انگيزشي CEOهاي كارآفريني و حرفهاي پاكستاني بر اساس پروفايلهاي انگيزشي است. اين مقاله حوزهاي را مورد تحقيق و بررسي قرار ميدهد كه در پاكستان ناديده گرفته شده و بررسي ميكند كه چگونه CEOهاي كارآفريني با CEOهاي حرفهاي تفاوت دارند و تفاوتهاي مربوط به مبناي پروفايل انگيزشي مابين CEOهاي كارآفريني و حرفهاي را شناسايي ميكند.
يافته اين مطالعه آشكار ميكند كه تفاوت معنيداري در پروفايل انگيزيشي مابين CEOهاي كارآفريني و CEO حرفهاي وجود دارند. به طوري كه CEOهاي حرفهاي در اين موارد نمره كمتر ولي در شخصيت نوع A نمره، بالاتري كسب كردند.
1-مقدمه
در اين دنياي تجاري پويا، كارآفريني اهميت ويژهاي پيدا كرده است، چون محرك كليدي پيشرفت اقتصادي است. اهداف توسعه صنعتي، رشد منطقهاي و ايجاد اشتغال به كارآفريني بستگي دارد. كارآفريني و كارآفرينان، مسيرهاي اقتصادي و بازارها را تغيير دادهاند. آنها خدمات و محصولات جديدي ارائه كردهاند. آنها شيوهاي براي نوآوري و خلاقيت ارائه ميكنند كه ابزاري اساسي جهت توسعه اقتصادي و كاميابي است. از آنجا كه اقتصاددانان نقش ضروري كارآفرينان در رشد اقتصادي و اجتماعي را برجسته ساختهاند، كارآفرين به عنوان مكانيسمي جهت تغيير و بهبود اقتصاد، درنظر گرفته شده است. ديدگاههاي مربوط به نقش كارآفرينان بر اساس چشماندازهاي مختلف توسط محققان مختلفي همچون، نقش تكيهگاه كارآفرين (كانتيلون، 1993)، وظيفه هماهنگي (جن باپيتسيت، 1845)، وظيفه نوآوري (مارشال، 1961؛ نايت، 1921؛ سچامپتر، 1934؛ و كيرزنر، 1981، بوسام و ديگران، 2000؛ سكستون و بوومن، 1982)، شرح داده شده است...