Abstract
This paper examines the relationship between supply chain (SC) strategy and supply chain information systems (IS) strategy, and its impact on supply chain performance and firm performance. Theorizing from the supply chain and IS literatures within an overarching framework of the information processing theory (IPT), we develop hypotheses proposing a positive moderating effect of two supply chain IS strategies – IS for Efficiency and IS for Flexibility – on the respective relationships between two SC strategies – Lean and Agile, and supply chain performance. Based on confirmatory analysis and structural equation modeling of survey data from members of senior and executive management in the purchase/materials management/logistics/supply chain functions, from 205 firms, we validate these hypotheses and show that the IS for Efficiency (IS for Flexibility) IS strategy enhances the relationship between Lean (Agile) SC strategy and supply chain performance. We also show a positive association between supply chain performance and firm performance, and a full (partial) mediation effect of supply chain performance on the relation between Agile (Lean) SC strategy and firm performance. The paper contributes to the supply chain literature by providing theoretical understanding and empirical support of how SC strategies and IS strategies can work together to boost supply chain performance. In doing so, it identifies particular types of supply chain IS application portfolios that can enhance the benefits from specific SC strategies. The paper also develops and validates instruments for measuring two types of SC strategies and supply chain IS strategies. For practice, the paper offers guidance in making investment decisions for adopting and deploying IS appropriate to particular SC strategies and analyzing possible lack of alignment between applications that the firm deploys in its supply chain, and the information processing needs of its SC strategy
چكيده
اين مقاله رابطه مابين استراتژي زنجيره تأمين (SC) و استراتژي سيستمهاي اطلاعاتي زنجيره تأمين (IS) و تأثير آن بر روي عملكرد زنجيره تأمين و عملكرد شركت را مورد بررسي قرار ميدهد. با نظريهپردازي در خصوص زنجيره تأمين و ادبيات IS در داخل چارچوبي فراگير از نظريه پردازش اطلاعات (IPT)، فرضيات پيشنهاديمان را با اثر تعديل مثبت اين دو استراتژي IS زنجيره تأمين- IS براي كارآمدي و IS براي انعطافپذيري- بر روي روابط نسبي مابين اين دو استراتژي SC- ناب و سريع - و عملكرد زنجيره تأمين، ارائه ميكنيم. بر اساس تجزيه و تحليل تأييد و مدل سازي معادله ساختاري مربوط به دادههاي نظرسنجي از اعضاء مديريت ارشد و اجرايي در كارهاي خريد/ مديريت مواد/ لجستيگ/ زنجيره تأمين مربوط به 205 شركت، اين فرضيات را تعيين اعتبار كرده و نشان ميدهيم كه IS براي كارآمدي (IS براي انعطافپذيري) استراتژي IS، رابطه مابين استراتژي ناب (سريع)SC و عملكرد زنجيره تأمين را ارتقاء مي بخشد. همچنين همبستگي مثبتي مابين عملكرد زنجيره تأمين و عملكرد شركت، و اثر تجويز كامل (جزئي) عملكرد زنجيره تأمين بر روي رابطه مابين استراتژي SC ناب (سريع) و عملكرد شركت، نشان ميدهيم. اين مقاله به ادبيات زنجيره تأمين از طريق ارائه درك نظري و تأييد تجربي اينكه چگونه استراتژيهاي SC و استراتژيهاي IS ميتوانند با هم براي تقويت عملكرد زنجيره تأمين كار كنند، كمك ميكند. در اين راستا، انواع خاص سهم برنامه IS زنجيره تأمين را كه ميتوانند مزاياي ناشي از استراتژيهاي SC ويژه را افزايش دهند، شناسايي ميكند. اين مقاله همچنين ابزارهايي براي اندازهگيري اين دو استراتژي SC و استراتژيهاي IS زنجيره تأمين ارائه كرده و آنها را تعيين اعتبار ميكند. براي عمل، اين مقاله همچنين راهنماييهايي در خصوص تصميمگيريهاي سرمايهگذاري براي اتخاذ و گسترش IS مناسب جهت استراتژيهاي SC ويژه و آناليز كمبود توازن احتمالي مابين برنامههايي كه شركت در زنجيره تأمينش گسترش ميدهد و پردازش اطلاعات لازم براي استراتژي SC آن، ارائه ميكند.
1-مقدمه
يكي از جنبههاي مديريت موفق زنجيره تأمين در اندازهگيري و نظارت اطلاعات مربوط به پارامترهاي اجرايي و عملكردي كليدي آن (براي مثال، موجودي، برنامه تحويل و زمان انجام كار) نهفته است (گواناسكاران و نگائي، 2004). بنابراين براي يك شركت مهم است كه سيستمهايي اطلاعاتي (IS) را اتخاذ كند كه هم تراز با زنجيره تأمين آن باشد، يعني ISي اتخاذ كند كه فرايندهاي ويژه زنجيره تأمين آن را تسهيل بخشيده و اطلاعاتي در مورد پارامترهايي كه اهداف ويژه استراتژي زنجيره تأمين (SC) ويژه آن را شناسايي ميكند، ارائه كند. عمل مبني بر تفسير، نمونههايي در خصوص موفقيت و شكست شركتها در دستيابي به چنين همترازي، ارائه ميكند. اتخاذ وال مارت IS براي مديريت مواد، سفارشدهي و RFID مبني بر پيگيري موجودي، پيشبيني تقاضاي زماني واقعي و مديريت موجودي را ارتقاء بخشيده، منجر به گردش موجودي بالاتر و كاهش هزينههاي موجودي ميشود...