Abstract
Innovation is often a crucial ingredient in new venture success but at present, we know relatively little about the role of individual entrepreneurs in encouraging its occurrence. The present research addressed this issue by investigating the joint effects, on firm-level innovation, of two variables pertaining to entrepreneurs (their creativity and positive affect) and a key environmental variable (environmental dynamism). Although it has been predicted that affect plays an important role in entrepreneurship [Baron, R. A., 2008. The role of affect in the entrepreneurial process. Academy of Management Review 33(2), 328–340.], relatively little empirical evidence on its effects has been obtained to date (e.g., [Foo, M.D. In press. Emotions and entrepreneurial opportunity evaluation. Entrepreneurship Theory and Practice.]). Further, although the link between creativity and innovation has been described in past literature [Amabile, T.M.,1988. A model or creativity and innovation in organizations. In B.M. Stawand L.L. Cummings (Ed.)., Research in organizational behavior 10, 123–167.], direct evidence for its existence is currently lacking. Findings of the present research indicate that positive affect among founding entrepreneurs is significantly related to their creativity and that creativity, in turn, is positively related to firm-level innovation. Both of these relationships are moderated by environmental dynamism, being stronger in highly dynamic than stable environments
چکیده
نوآوری اغلب جزء بسیار مهمی در موفقیت سرمایهگذاری جدید میباشد، ولی در حال حاضر ما مقدار کمی درباره نقش کارآفرینان منفرد در تشویق وقوع آن میدانیم. پژوهش حاضر از طریق ارزیابی آثار مشترک دو متغیر مربوط به کارآفرینان (احساس مثبت و خلاقیت آنان) و متغیر کلیدی مهم (پویایی محیط) بر نوآوری در سطح بنگاه به این مسئله میپردازد. با وجود این که پیشبینی شده است که احساس نقش مهمی در کارآفرینی ایفا میکند]بارون، آر. ای، 2008. نقش احساس در فرآیند کارآفرینی. آکادمی مدیریت، مجله 33(2)، 340-328[، تاکنون شواهد تجربی نسبتا اندکی در زمینه تاثیرات آن به دست آمده است (به عنوان مثال ]فو، ام. دی. در دست انتشار. ارزیابی فرصتهای کارآفرینی و احساسات. عمل و نظریه کارآفرینی[). علاوه بر این، هرچند رابطه بین خلاقیت و نوآوری در ادبیات پژوهش قبل توصیف شده است ]امابیل، تی.ام. ، 1988. یک مدل یا خلاقیت و نوآوری در سازمانها. در بی.ام.استاو و ال.ال.کامینگز (ویرایشگر)، پژوهش در رفتار سازمانی 10، 167-123[، فعلا شواهد مستقیم وجود ندارد. یافتههای پژوهش حاضر نشانگر این هستند که احساس مثبت بین کارآفرینان بنیانگذار تا حد چشمگیری به خلاقیت آنان ارتباط دارد و خلاقیت مذکور نیز با نوآوری در سطح بنگاه مرتبط خواهد بود. هر دوی این روابط به واسطه پویایی محیط متعادل میگردند، به طوری که در محیطهای بسیار پویا قویتر از محیطهای ایستا میشود.
مقدمه
بیش از چهل سال پیش، باومول (1968، p.67) اظهار داشت که: "تلاش برای درک کارآفرینی بدون کارآفرین، مانند تلاش برای درک شکسپیر بدون هملت میباشد." به طور مشابه، شین و همکاران (2003، p.259) اظهار داشتند: "فرآیند کارآفرینی به این سبب رخ میدهد که افراد در صدد پیگیری فرصتها میباشند. . .". نظراتی مانند اینها نشان میدهند که حوزه کارآفرینی نقش مهم کارآفرینان در سرمایهگذاری جدید را درک میکند. با این وجود، در همین زمان، حوزه مذکور بر توجه بیشتر به خروجیهای سطح بنگاه تمرکز مینماید (بقا، رشد و سودمندی سرمایهگذاری جدید). این تمرکز دوگانه باعث ایجاد سوال مهمی میشود که توسط بسیاری از پژوهشگران مطرح شده است (بارون، 2007؛ لوک و باوم، 2006؛ شین و همکاران، 2003): سرانجام ویژگیها و اقدامات کارآفرینان منفرد چگونه بر خروجیهای سطح بنگاه تاثیر میگذارند؟ این، سوال پیچیدهای است و پرداختن به آن به صورت کامل، نیازمند پژوهش چندسطحی پیشرفتهای میباشد که توسط هیت و همکاران (2007) توصیف شده است (رویکردی که به طور فزایندهای در پژوهش کارآفرینی حاضر ظاهر میگردد (همیلسکی و بارون، 2009؛ شیندهوت و موریس، 2009)...