Abstract
Purpose – The purpose of this research is to assess the validity and reliability of the measurement scores related to the learning organization culture, the Dimensions of Learning Organization Questionnaire (DLOQ), in an Iranian context. This research can contribute to the growing literature of learning in organizations
Design/ methodology/approach – The data were collected through distributing questionnaires to 54 service firms and manufacturing companies in ten major cities of Iran during the third quarter of 2010. Rigorous translation procedures, including both forward and backward processes, have been used to guarantee the relevance of this instrumentation in different cultural contexts. Confirmatory factor analysis, simple item-internal consistency estimates, and item inter-correlation analysis were performed to test the validity of DLOQ
Research limitations/implications – There are five positional limitations. First, this study relies on self-report and different perceptions of questions can bring about percept-percept bias. Second, the nature of this research is cross-sectional which may cause causality among variables. Third, the various organizational levels in the questionnaire can render some misinterpretations while answering the questions. Furthermore, the length of the original questionnaire (43 questions) could cause lack of concentration and boredom, which in turn, can impact the results. Last, two constructs related to performance (knowledge and financial performance) in the questionnaire were omitted
Originality/value – This study confirms, according to some statistical results, that the Iranian version of DLOQ has produced reliable measurement scores with the construct validity sufficient to measure the learning organization culture in the Iranian context
چکیده
هدف- هدف اين تحقيق ارزيابي اعتبار و روايي نمرات اندازه گيري مربوط به فرهنگ سازمان يادگيرنده،ابعاد پرسشنامه سازمان يادگيرنده ( DLOQ)، در ايران است. اين تحقيق مي تواند موجب ارتقا ادبيات يادگيري در سازمانها شود.
طرح/ روش شناسي/ رويكرد- داده ها با توزيع پرسشنامه به 54 شركت خدماتي و توليدي در ده شهر مهم ايران در سه ماهه سوم سال 2010 گردآوري شدند. رويه هاي ترجمه شامل فرايندهاي گذشته نگر و آينده نگر، براي تضمين ارتباط اين ابزارها درزمينه هاي مختلف فرهنگي استفاده شدند. تجزيه و تحليل عامل تاييدي، برآوردهاي انطباق داخلي تك جزيي، و تجزيه و تحليل همبستگي داخلي اجزا براي بررسي اعتبار DLOQ انجام شد.
محدوديتها و كاربردهاي تحقيق- پنج محدوديت وجود دارد. اول، اين مطالعه بر اساس گزارشات و ادراكات مختلف از سوالات ممكن است جهت گيري هاي خاصي را داشته باشد. دوم، ماهيت اين تحقيق بين بخشي است كه موجب ايجاد عليت بين متغيرها مي شود. سوم، سطوح مختلف سازماني در پرسشنامه ممكن است موجب تفسير نادرست سوالات هنگام پاسخ به سوالات شود. علاوه براين، بلندي پرسشنامه اصلي ( 43 سوال) موجب عدم تمركز و خستكي مي شود كه به نوبه خود مي تواند بر نتايج تاثيرگذار باشد. و در نهاتي، دو ساختار مربوط به عملكرد ( دانش و عملكرد مالي) در پرسشنامه حذف شده اند.
ارزش/ مبدا- اين مطالعه براساس نتايج آماري تاييد مي كند كه نسخه ايراني DLOQ نمرات قابل اتكاي اندازه گيري را ارائه مي كند كه موجب ايجاد اعتبار كافي براي اندازه گيري فرهنگ سازمان يادگيرنده در زمينه ايراني مي شود.
1-مقدمه
از آنجا كه سازمانها با محيط پرنوسان و تغييرات غير قابل پيش بيني عصر اطلاعات،پيشرفت هاي فناوري و اقتصاد دانشي روبرو هستند ( كيم و مابروگان 2005)، بهترين راه براي حيات آمادگي براي انطباق است. در نتيجه، سازمانها تلاش مي كنند كه بر فرهنگ نوآوري سازمان يادگيرنده و انتقال دانش و اصلاح رفتار آن براي انعكاس دانش و نگرش جديد سرمايه گذاري كنند( گاروين 1993). مفهوم سزمان يادگيرنده تا حدي مبهم است ( ارتنلاد 2004) چرا كه به تازگي مطرح شده است ( توسط گارات 1987). بسياري از محققان تلاش كردند كه ايده سازمانهاي يادگيرنده را با هدف يكپارچه سازي دانش كنوني و ديدگاههاي اين ايده جديد روشن كنند. براي مشاركت در شناخت كامل تر از يادگيري سازماني (هابر 1991)، مدل كلي يادگيري سازماني ( لاتنماكي و همكاران 2001) و چارچوب مفهومي يكپارچه و يكجا، به محققان و پيشگامان در شناسايي،مطالعه و معرفي يادگيري سازماني به سازمانها كمك مي كند. ( ليپتيز و همكاران 2002). بنابراين يكي از مسائل كليدي عدم وجود ابزار اندازه گيري كاربردي و معتبر است ( ليم و موريس 2006،يانك و همكاران 2004). به طور كلي، تا قبل از استفاده از پرسشنامه ابعاد سازمان يادگيرنده، ( DLOQ)، اطلاعات كمي درباره اندازه گيري اثربخش فرهنگ يادگيري به عنوان سيستم پشتيبان فرايند يادگيري سازماني وجود داشت. ( يانگ و همكاران 2004). براي استفاده از ابزار جهاني،بررسي آن در زمينه هاي مختلف فرهنگي بسيار حياتي است. براساس تحقيقات قبلي، DLOQ در زمينه آمريكا، كلمبيا، چين و تايوان استفاده شده است (الينگر و همكاران 2002،هارناندز 2000،لين و همكاران 2006،يانگ و همكاران 2004،ژانگ و همكاران 2004). تا آنرا در زمينه هاي مختلف فرهنگي تاييد كنند...