Abstract
This article examines the main theoretical contributions of critical theory, poststructuralism and postmodernism. It is argued that these three theories offer related perspectives on the shortcomings of positivism as well as new ways to theorize and study contemporary societies. Empirical and conceptual applications of these perspectives in sociological research are discussed. Some of these applications include work in the sociology of deviance, gender, media and culture. Finally, implications of these three theoretical perspectives for the ways sociologists think about the boundaries and territoriality of their discipline are discussed
چکیده
این مقاله به بررسی مشارکت نظری نظریه انقادی، پساساختارگرایی و پست مدرنیسم میپردازد. گفته میشود که این سه نظریه دیدگاه های مرتبطی در مورد کاستی های مثبت گرایی داشته و راهبردهایی را برای نظری کردن و مطالعه جوامع فعلی ارائه میدهند. کاربردهای تجربی و مفهومی این نظریه ها در در پژوهش های جامعه شناختی مطالعه شده است. برخی از کاربردهای این نظریه ها عبارتند از کار در حوزه جامعه شناسی انحراف، جنسیت، رسانه و فرهنگ. در نهایت، دربارهی مضامین این سه دیدگاه نظری در مورد طرز فکر جامعه شناسان درمورد مرزها و قلمرویانظباطی آنها صحبت میشود.
مقدمه
نظریه انتقادی، پساساختاری و پست مدرنیسم سنتهای عقلانی هستند که بیشتر برای افرادی آشنا هستند که در زمینه ی فلسفه، نظریه زیبابی شناختی، نقد ادبی و مطالعات زنان فعالیت میکنند. با این وجود، برخی از جامعه شناسان امریکایی نیز آشنایی پرباری با این سه نظریه مطرح شده در این مقاله دارند(مثل، لمرت، 1980؛ لمرت و گیلان، 1982؛ گاتدینر، 1985؛ گاتدینر و لاگوپلوس، 1986؛ دنزین، 1986، 1989، 1990، برون، 1987، ریچاردسون، 1988، 1990 ا،ب، 19991، آگر، 1989 آ، ب، ج، 1990، 1991 آ، ب، هازرلینگ، 1989، انتونیو و کلنر، 1991). به جز جامعه شناختی، ادبیات تفسیری در مورد نظریه انتقادی، پست مدرنیسم و پساساختارگرایی بسیار زیاد بوده و در حال افزایش نیزمی باشد...