عنوان ترجمه شده مقاله: نقش شرکتها در جامعه : دیدگاه و فرصتهای پیشنهادی برای تحقیقات آتی

 A long-standing ideology in business education has been that a corporation is run for the sole interest of its shareholders. I present an alternative view where increasing concentration of economic activity and power in the world’s largest corporations, the Global 1000, has opened the way for managers to consider the interests of a broader set of stakeholders rather than only shareholders. Having documented that this alternative view better fits actual corporate conduct, I discuss opportunities for future research. Specifically, I call for research on the materiality of environmental and social issues for the future financial performance of corporations, the design of incentive and control systems to guide strategy execution, corporate reporting, and the role of investors in this new paradigm 

یکی از ایدئولوژی های طولانی مدت در تعلیمات تجاری این بود که شرکتها تنها برای سود سهامدارانش اجرا می شود. من دیدگاه دیگری را ارائه می کنم که در آن افزایش تمرکز فعالیتهای اقتصادی و قدرت در بزرگترین شرکتهای جهان یعنی 1000 جهانی ،راهی را برای مدیران باز کرد تا مجموع عظیم تری از سود سهامداران را در نظر بگیرند.با استناد به اینکه این دیدگاه پیشنهادی بیشتر با اهداف واقعی شرکتها متناسب است،فرصتهایی را برای تحقیقات آتی پیشنهاد می کنم.مخصوصا اینکه من به دنبال تحقیقی در مورد اهمیت مسائل زیست محیطی و اجتماعی برای عملکرد مالی آینده شرکتها و طراحی سیستم های انگیزشی و کنترلی جهت هدایت استراتژی ،گزارش شرکتها و نقش سرمایه گذاران در این الگوی جدید هستم. 

اقتصاد نئوکلاسیک و چندین تئوری مدیریت ادعا می کنند که تنها هدف شرکت به حداکثر رساندن سود است.تمرکز اصلی این نظریه ها بر روی سهامداران،به عنوان تنها مدعی باقی مانده است که سرمایه مالی لازم برای انجام عملیات شرکت را فراهم می کنند.استدلال من در این مقاله اینست که این نظریه ها به جای روش شناسی مثبت بر مبنای یک روش شناسی هنجاری قرار دارند و رفتار واقعی شرکتها با حداکثرسازی سود به عنوان تنها هدف شرکت در تناقض است.در حال حاضر شرکتها از علل محیطی و اجتماعی برای سهامداران متعدد استفاده می کنند.من این پدیده را به افزایش تمرکز فعالیتهای اقتصادی در بزرگترین شرکتهای جهان نسبت می دهم که منجر به ایجاد تاثیر اجتماعی و زیست محیطی بیشتر از جانب فعالیتهای شرکتهای محدودی شدند که می توانند به آسانی برقرار و بطور فزاینده از طریق فعال های جامعه مدنی تعریف شوند…