Abstract
This article fills a gap in both the public management and human resources literatures by applying a conceptual model supported by a criteria-based evaluative framework to assess and compare the nature and capacity of city government human resources management systems. Various management reforms have swept through many American governments recently, but practitioners and researchers have not reflected carefully on how these reforms contribute to management effectiveness. One management system that has received relatively little systematic attention is human resources management. The existing research about assessing human resources is sparse, focuses on the private sector, and fails to converge upon a set of criteria for evaluating human resources management systems comprehensively. In earlier work, we proposed a theory that dissects the black box of government management to identify key management systems and define their contribution to management capacity and to overall government performance. In this article, we refine this model by developing a set of criteria that serve as indicators of the effectiveness of human resources management systems. We apply our framework and criteria to a sample of cities in an empirical analysis that measures human resources management capacity and controls for two key environmental contingencies: unionization and government structure. We find that higher capacity governments are able to achieve better human resources outcomes, and that more unionized governments and those that lack a senior professional administrative officer generally have lower human resources management capacity
چکیده
این مقاله شکاف بین مبانی نظری مدیریت عمومی و منابع انسانی را پر می کند به این صورت که از مدل مفهومی استفاده می کند که چارچوب ارزشیابانه ی معیارمبنا آن را برای ارزیابی ماهیت و ظرفیت سیستم های مدیریت منابع انسانی شهر، تایید کرده است. اصلاحات مدیریتی گوناگونی اخیرا در دولتهای امریکایی روی داده اند، ولی حرفه ای ها و محققان با دقت نشان نداده اند که چطور این اصلاحات به کارآمدی مدیریت کمک می کنند. یک سیستم مدیریتی که توجه سیستماتیک کمی دریافت کرده است، مدیریت منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر درباره ی ارزیابی منابع انسانی، کم است و بیشتر بر بخش خصوصی تمرکز دارد و نمی تواند مجموعه ی معیارهایی را برای ارزشیابی سیستم های مدیریت منابع انسانی پوشش دهد. در کارهای قبلی، ما نظریه ای را پیشنهاد دادیم که جعبه ی سیاه دولت را کالبدشکافی می کرد و به دنبال شناسایی سیستم های مدیریتی مهم و مشخص کردن کمک این سیستمها به ظرفیت مدیریت و عملکرد کلی دولت بود. در این مقاله این مدل را تعدیل می کنیم، به این صورت که مجموعه ای از معیارهایی را وضع می کنیم که به عنوان معرفهایی برای کارآمدی سیستم های مدیریت منابع انسانی عمل می کنند. ما از چارچوب و معیارها برای نمونه ای از شهرها و در تحلیلی تجربی استفاده می کنیم و دو احتمال محیطی مهم را کنترل می کنیم: ساختار دولت و تشکل صنفی. ما دریافتیم که ظرفیت های بالاتر دولت می توانند پیامدهای منابع انسانی بهتری را دریافت کرده و دولتهایی که بیشتر اتحادیه تشکیل داده اند و آنها که فاقد دفتر اجرایی حرفه ای ارشد می باشند، به تدریج ظرفیت مدیریت منابع انسانی شان کاهش می یابد.