Abstract
The issue of organic cities in urban studies has seldom penetrated beyond a fascination with aesthetic qualities and architectural attractiveness; whereas other fundamental characteristics of these cities have not yet been scrutinised. There are dilemmas in understanding whether the notions like architectural quality or memories of the past create the integrity of organic patterns, or whether the spatial organization of the city itself conveys the rationale behind the behaviour of the city, independent from - or along with - other factors. Questions like: are there any specific rules for growth of organic systems; what is the logic behind the spatial configuration of organic cities; is there any differentiation between the global and partial organization of the city; how does the spatial structure of the city meets its functional and social requirements and so on, seldom have been answered in an analytical approach. This paper will try to answer some of these questions by adopting the space syntax methodology in order to analyse and investigate six Iranian and six English organic cities. The selection of two groups of occidental and oriental cities not only expands the scope of the study towards a more global understanding of organic cities, but also provides a basis for the comparison between two major groups of organic cities: the Western mediaeval city, and the Islamic traditional city
چکیده
موضوع شهرهای ارگانیکی (شهری که در آن فرهنگ، توسطِ نوآوریهای تکنولوژیکی از بین نمی رود اما نسبتاً با آن تکامل می یابد) در مطالعات شهری ندرتاًبه مشخصه های زیبایی و جذابیت های معماری، نفوذ می کند؛ در حالیکه دیگر ویژگی های اساسی این شهرها هنوز مورد بررسی قرار نگرفته اند. درک این موضوع دشوار است که آیا مفاهیمی مانند کیفیت معماری یا خاطره ای از گذشته، نمونه ای یکپارچه از الگوهای ارگانیکی ایجاد می کند و یا اینکه آیا خود سازمان فضای شهری، منطق پشت این رفتار شهری را بیان می کند که این منطق یا مستقل از دیگر عوامل است و یا همراه با آنهاست. سوالاتی مانند این که: آیا قواعد خاصی برای رشد سیستم های ارگانیکی وجود دارد؟چه منطقی پشت ساختاربندی فضایی شهرهای ارگانیکی وجود دارد؟ آیا تفاوتی بین ساختارهای شهری کلی و جزئی وجود دارد؟ چگونه ساختارهای فضایی شهر به الزامات عملکردی و اجتماعی دست پیدا می کنند؟ و به همین ترتیب، ندرتاً به این پرسش ها از یک دیدگاه تحلیلی پاسخ داده می شود. این مقاله سعی خواهد کرد که به برخی از پرسش ها از طریق روشِ ترکیب فضا پاسخ دهد تا بتواند شش شهر ارگانیکی انگلیسی و ایرانی را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. انتخاب دو گروه شهرهای غربی و شرقی نه تنها دامنه ی مطالعاتی برای درک شهرهای ارگانیکی را افزایش می دهد، بلکه پایه ای برای مقایسه ی بین دو گروه عمده ی شهرهای ارگانیکی فراهم می کند: شهرهای قرون وسطایی غربی و شهرهای سنتی اسلامی.