Abstract
Purpose – By now, change management programs for establishing knowledge management system at a national level for the countries have not been systematically explored. Available studies have derived their critical issues for change management from companies’ perspectives and have not considered the needs of a larger scale such as a country and at a national level. This paper aims to fill this gap
Design/methodology/approach – Aqualitative case study technique has been used in this paper for data collection to gain insights into the topic being investigated. For that, “grounded theory” research approach has been selected by which the collected data from some case studies (European countries) are categorized and analyzed through specific stages. The extracted concepts can demonstrate critical issues of change management programs for knowledge management establishment at a national level
Findings – The overall results from the case studies were positive, thus reflecting the appropriateness of the proposed concepts. In addition, ten concepts and a framework are the other findings of this research that clarify how to design and implement a change management program for knowledge management adoption at a national level
Practical implications – The set of critical factors (concepts) can act as a list of items for countries to address when adopting knowledge management through a change management program. This helps to ensure that the essential issues and factors are covered during design and implementation phase. For academics, it provides a common language for them to discuss and study the factors crucial for the success of change management program designed for knowledge management adoption at a macro level
Originality/value – This study is probably the first to provide an integrated perspective of critical issues for change management program during KM adoption at a national level in the countries. It gives valuable information and guidelines which hopefully will help the governments to mange essential changes for accomplishing knowledge management through their countries
چکیده
پیشنهاد- اکنون تغییر در برنامههای مدیریت در راستای پایه گذاری سیستم مدیریت دانش در سطحی ملی برای کشورهایی که از لحاظ سیستماتیک مورد اکتشاف قرار نگرفتهاند. تحقیقاتی که در دسترس ما قرار دارند، موارد لازم خود را برای تغییر دادن مدیریت از منظر شرکتها ایجاد نمودهاند و نیازهای مقیاسهای بزرگتر از جمله در مقیاس کشوری و سطح ملی مورد توجه قرار ندادهاند. این مقاله در نظر دارد این شکاف را پر کند.
طراحی/ روش شناسی/ روش- تکنیک مطالعهی موردی کیفی را در این مقاله مورد استفاده قرار دادهایم تا بدینوسیله اطلاعات لازم را برای دستیابی به بینشی در موضوع مورد بررسی جمع نماید. به این منظور روش تحقیق «فرضیهی پایهای» را به واسطهی دادههای گرد آوری شده از مطالعات موردی (کشورهای آمریکایی) طبقه بندی شده و در مراحلی خاص تحلیل میشوند، انتخاب شده است. مفاهیم استخراج شده میتواند موضوعات ضروری را در تغییر برنامههای مدیریتی تأسیس مدیریت دانشی در سطحی ملی نشان دهد.
یافتهها- نتایج کلی از مطالعات موردی مثبت بودند و متناسب بودن مفاهیم پیشنهاد شده را منعکس مینمایند. بعلاوه، ده مفهوم و یک چهارچوب یافتههای دیگری این تحقیق هستند که چگونگی طراحی و اجرای تغییری در برنامهی مدیریت در راستای اتخاذ مدیریت دانشی در سطحی ملی آشکار مینماید.
مفاهیم عملی- مجموعهای از عوامل ضروری (مفاهیم) میتوانند به عنوان گزینههایی برای کشورها عمل کنند تا بدین وسیله در هنگام اتخاذ مدیریت دانشی طی برنامهی مدیریتی تغییری در اطمینان یافتن راجع به اینکه موارد و عوامل ضروری طی طراحی و اجرای فازها تحت پوشش قرار گرفتند، کمک میکند. در آموزشگاهها، این روش زبانی معمول برای آنها بر قرار مینماید و عوامل لازم در موفقیت برنامهی مدیریت تغییر طراحی شده برای اتخاذ مدیریت دانشی در سطحی عمده مورد مطالعه و بحث قرار میدهد.
ابتکار/ ارزش- این مطالعه احتمالا اولین موردی است که دیدگاهی تداخلی از موارد ضروری برای برنامهی مدیریت تغییری طی اتخاذ KM در سطحی ملی از یک کشور فراهم نموده است. این (مطالعه)اطلاعات و دستورالعملی با ارزش را به ما میدهد که با موفقیت به دولتها کمک خواهد کرد تا تغییرات ضروری را برای به انجام رساندن مدیریت دانشی در کشورهای آنها مدیریت نماید.
1-مقدمه
اگر ثابتی در جهان تجارت وجود داشته باشد، آن تغییر است. بعضی از محققین فکر کردند که حدود 75 درصد از تمامی شرکتهای آمریکایی در چند نوع برنامهی تغییر سیستماتیک انجام دادهاند (آتاران، 2000). اگر نوشتاری دیگر در موضوع حاضر در مورد تغییر وجود داشته باشد، چه این نوشتار به شکل کتاب یا مجلات دانشگاهی یا وکیلی باشد، مطمئنا موضوع تغییر یکی از موضوعاتی است که تحقیقات بسیاری در مورد آن صورت گرفته و همچنین به خوبی منتشر شدهاند (واشنگتن و هاکر، 2005).
تلاشها در جهت بیانات کوئین و ویک (1999) «پراکندگی محض در تغییر ادبیات مدیریت» منجر به انجام دادن تلاشهایی در طبقه بندی تغییرات با عناوین«نا پیوسته و ضمنی» یا «پیوسته و مبرم» شده است...