Abstract
Rice (Oryza sativa L.) is grown under both traditional system (TS) and mechanized system (MS) in Iran. In this study the energy consumption for rice is analyzed in Mazandaran, Northern province of Iran. The indicators are: net energy, energy use efficiency, specific energy, energy productivity, direct energy, indirect energy, renewable energy, non-renewable and total energy input. The cultivars of rice commonly grown in Iran are listed in three groups: native, high yield cultivars and hybrid cultivar. Primary data were obtained through field survey and personal interviews using questionnaires from 48 agricultural services center in Mazandaran province. Secondary data and energy equivalents were obtained from available literature using collected data of the production period of 2007–2008. Analysis of date showed that averagely diesel fuel had the highest share within the total energy inputs, followed by chemical fertilizer in rice production in both TS and MS. Energy use efficiency was calculated as 1.72 in TS and 1.63 in MS. Total energy consumption in rice production were 71,092.26 MJ/ha (TS) and 79,460.33 MJ/ha (MS). In general, there were not significant changes regarding the human labor and chemicals in tow systems
چکیده
برنج (Oryza sativa L) تحت هر دو سیستم سنتی (TS) و مکانیزه (MS) در ایران به عمل می آید. دراین مطالعه مصرف انرژی برنج در مازندران، استان شمالی ایران بررسی شد. شاخص ها عبارت بودند از انرژی خالص، کارآمدی استفاده از انرژی، انرژی ویژه، بهره وری انرژی، انرژی مستقیم، انرژی غیر مستقیم، انرژی تجدید پذیر، انرژی تجدید ناپذیر و انرژی ورودی کل. کلتیوارهای کشت داده شده ی برنج در ایران در سه گروه قرار می گیرند: بومی، پرمحصول و هیبرید. داده های اولیه از طریق برآورد میدانی و بازدیدهای شخصی با استفاده از پرسش نامه از 48 مرکز خدمات کشاورزی در استان مازندران جمع آوری شد. داده های انتهایی و معادل های انرژی هم از منابع موجود با استفاده از داده های جمع آوری شده در دوره ی زمانی 2007-2008 جمع آوری شدند. آنالیز داده ها نشان دادند که سوخت دیزلی بیشترین سهم را در انرژی کل برای تولید برنج دارد، کود شیمیایی، هر دو نوع TS و MS در رده ی بعد قرار می گیرند. کارآمدی استفاده از انرژی هم 1072 در TS و 1.63 در MS بود. مصرف انرژی کل در تولید برنج برابر با 71.092.26 مگاژول در هکتار (TS) و 79.460.33 مگاژول در هکتار (MS) بود. در کل تغییر معنی داری با توجه به نیروی کار و مواد شیمیایی در هر دو سیستم دیده نشد.
1-مقدمه
نهاده های انرژی نقش مهمی در تولید کشاورزی دارند و افزایش استفاده از سوخت های فسیلی بر پایه ی منابع انرژی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بسیار چشم گیر است. کشاورزی هم مصرف کننده ی انرژی است و هم تولید کننده ی انرژی در شکلی از انرژی های زیستی (2 و 22 و 30). همه ی فعالیت های کشاورزی نیازمند یک نوع یا انواعی از انرژی هستند: نیروی کار انسانی، قدرت جانوران، کود، سوخت ها و الکتریسیته. رابطه ی بین کشاورزی و استفاده از انرژی بسیار نزدیک است (12). Barton (4) گزارش کرده است که قدرت زراعت مقیاس و شدت عملیات زراعی را تعیین می کند. استفاده از انرژی در کشاورزی در واکنش به افزایش جمعیت، محدود بودن زمین های مناسب و تمایل به بالا بردن استانداردهای زندگی افزایش یافته است. در همه ی جوامع این فاکتورها افزایش انرژی برای بالا بردن تولید و کاهش فعالیتهای متمرکز نیروی کار یا هر دو را در پی دارد (11). Warkentin [40] بیان داشت که کارآمدی استفاده از آب نگرانی بزرگ مدیریت تولید غلات است. استفاده ی موثر از انرژی در کشاورزی یکی از شرایط دستیابی به یک تولید پایدار کشاورزی است، همچنین آن باعث صرفه جویی مالی، حفاظت از منابع انرژی و کاهش آلودگی هوا می شود (39). Okurut & Odogola (18) گزارش کردند که توان زمین زراعی در تولید کشاورزی در مرتبه ی دوم اهمیت قرار می گیرند.
برنج (Oryza sativa L.) یکی از محصولات مهم غلات در جهان است. آن غذای اصلی بیشتر از دو تا سوم جمعیت جهان به ویژه در آسیاست. جایی که 90 درصد برنج جهان تولید و مصرف می شود (16 و 31). پیش از معرفی واریته های پر محصول برنج توسط انجمن تحقیقات برنج (IRRI) در دهه ی 1960 کمبود برنج در آسیا وجود داشت. رشد زیاد واریته های پرمحصول مدرن برنج در آسیا نتایج خوبی برای این مناطق به همراه داشت، اما با افزایش جمعیت تقاضا برای برنج هم بیشتر و بیشتر می شود (13). دستیابی حداکثر محصول دهی برنج در هر واحد کشت شده و حداکثر نهاده های انرژی نبازمند تصمیم گیری دقیق در زمبنه ی استفاده از انرژی، کود، آبیاری پیش از برداشت محصول است، این کار سبب می شود بازده انرژی و محصول دهی دانه ها افزایش یابد (36).
بیشتر محققان آنالیزانرژی و اقتصاد را برای دستیابی به قدرت کارآمدی انرژی تولید محصولاتی مانند برنج در مالزی (6)، گندم، ذرت، چغندر قند، آفتاب گردان، جو، سویا، جو دوسر در ایتالیا (27 و 37) گوجه فرنگی، پنبه، چغندر قند و سبزیجات در ترکیه (8 و 9)، گندم در ایران (29) سویا و سیب زمبینی در هند (20 و 41)، گندم، ذرت و ذرت خوشه ای در آمریکا (14) کلزا در آلمان (25) آفتاب گردان در یونان (17) و گندم در نیوزیلند (26) انجام دادند. Singh (33) بیان داشت که رشد محصولات غلات به سه منبع وابسته است: گسترش زمین های زراعی، افزایش تراکم کاشت و رشد محصولات. براساس دیدگاه Baruch & Dutta (5) در شش منطقه ی مناسب کشت برنج در آسام هندوستان، نهاده های انرژی هشت منبع مشخص بودند: انسان، حیوان، سوخت های دیزلی، کودهای شیمیایی، کودهای زراعی، بذر و آفت کش.
نتایج نشان داد که استفاده از انرژی محصول دهی را افزایش می دهد و سپس سطح انرژی کاهش می یابد. این مسئله در چهار طبقه از زمین های زراعی با تغییر در ارزش انرژی محصولات دیده شد...