نقطه ی شروع: موفقیت پیروز مندانه ی تجربه گرایی
از اواخر قرن نوزدهم، متد های پژوهش تجربی در آموزش مورد استفاده قرار گرفته است. متدهای آزمایشی در ابتدا از آزمایشگاه های روانشناسی آن زمان نشأت گرفتند و به سرعت با متد های آماری کاربردی که در علوم آموزشی آمریکایی ها رایج بودند، ادغام شدند. چنین رویه هایی این امکان را فراهم کرده تا به مطالعه ی مجموعه تست های دانشجویانی که قبلاٌ بیرون از حیطه ی آموزشی بوده اند پرداخته شود. مشاهداتی نیز در این حوزه توسعه یافته و این امکان را فراهم کردند تا به مطالعه ی پدیده هایی در بازی کودکان یا رفتار بزرگسالان پرداخته شود. بنیانگذار این پژوهش های جاری، آقای استن لی هال بود.
این پژوهش بین المللی، به تصدیق مزایایی پرداخته است و اینکه از نظر سیاسی و یا توسط انجمن های معلمی پشتیبانی شده است. در اصل، تقاضاهای عموم یا گروه های مربوطه از سهام دارن، بر روی رفتار علم آموزشی تأثیر گذاشته است. این به نوبه ی خود مزیت دیگری را مطرح میسازد: انتزاع های فلسفی که بر خلاف روش ها یا برنامه های فلسفی دسته بندی شده است، باید مورد اجتناب قرار گیرد. از نظر تئوریک، هیچ گرایی در پژوهش تجربی وجود ندارد که نیازی به صرف وقت بلند مدت نداشته باشد، بلکه نیاز به موضوعات و متد هایی انحصاری دارد. این موضوعات، بیشتر جنبه ی عمل گرایی داشته و متد ها نیز به همانطور که باید باشند، شفاف هستند و نیاز به آموزش ثابت و دستورالعمل هایی دارند.
یافته های پژوهش های تجربی اولیه نیز دارای مزایایی فوری بوده است. منحنی یادگیری رایجی که از پژوهش حافظه نشأت گرفته است، در کلاس های درسی مورد پذیرش قرار گرفته است، همانطور که تست های هوشی و اندازه گیری های موفقیت و متد های مدیریت معاصر نیز به منظور تضمین یک سازمان مدرسه ای کارآمد طراحی شده اند. یکی از پیروان و پشتیبانان انقلاب بهره وری در ایالات متحده، آقای جان دوی بود که بیشتر وی را به خاطر یافته های تجربی یا نظریه های فیزیولوزیکی میشناسند...