چکیده
تغيير سازمان در اقتصاد جهاني كه دردهه اخير صورت گرفت با پذيرش مفاهيم توليد lean و سيستم انعطاف پذير همراه بود. اين مفاهيم به به صورت تلويحي معياري از توليد و ظرفيت كاري را كه با تقاضا و ظرفيت فعلي پذيرش هم خواني داشتند را عرضه مي كنند. سر منشاء وجود مديريت ظرفيت محدود به دليل تحقيق مستمر براي راندمان بالاتر و عدم توازن بين منابع و تقاضا براي منابع بيشتر بوده است. براي موسسات خصوصي و در تمام زمينه ها در اقتصاد ايرلند محدوديتهاي مضاعفي اعمال شده است. موسساتي كه در سطح بين المللي فعاليت مي كنند با محدوديت هاي در سطح جهاني در مورد مدل هاي توليدي lean مواجه هستند. موسساتي كه در بخش هاي غير تجاري فعاليت مي كنند با مشكلات تازه اي كه مربوط به كمبود كارمندان و ساير منابع مي باشد مواجه مي باشند در حالي كه قبلا مشكل ركود و پايين بودن راندمان در مورد منابع وجود داشت.
سئوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه چگونه حسابداري مديريتي ميتواند در مديريت اين گونه مشكلات و ارائه ظرفيت موجود به آنچه كه مد نظر است مفيد باشد. صرف نظر از اين مطلب نبود تكنيك هاي برتر كمي به روز به آن نحوي كه در گفته ها وجود دارد نيز از مشكلات است. روش بهينه سازي در برنامه ريزي خطي اين امكان را به شما مي دهد كه مشكلات پيچيده اي كه شامل محدوديت هاي مختلف ظرفيت هستند را حل كنيد. عليرغم اصول شناخته شده و تفكر وجود مباني بلند مدت حسابداري، مدارك كمي وجود دارد كه نشان دهنده كاربرد متداول اين اصول و تفكر در حسابداري يا عملكردهاي هيئت مديره باشند .
Eli gold ratt در كتاب ((the goal)) با ارائه نظرات به صورت تئوري محدوديت ها جان تازه اي به ديدگاههاي بهينه سازي تجاري داد. (گولدرات و كوكس 1993 ). اين نظرات مديريتي بهترين فروشنده به صورت يك داستان مهيجي است كه در آن تلاش مدير شركت ظرف مدت 90 روزبراي حفظ زيان ناشي از عملكرد جلوگيري از ورشكستگي پيگيري مي شود . در اين داستان گلدرات و دكوكس به حسابداري قيمت تمام شده به عنوان ((دشمني براي بهره وري )) حمله مي كنند به جاي آن از تكنيك ها ي پيشرفته كلي نگري همانند MRP درست سر موقع jit و كنترل آماري پروسه استفاده مي كنند.
در اين مقاله به تفضيل كمك نسبي فرضيه محدوديت ها نسبت به روش هاي تجاري حسابداري مديريتي براي بهره گيري از منابع و تصميم گيري توضيح داده شده است. اين مقاله همچنين اشاعه و ارزيابي تئوري محدوديت ها و واكنش هايي كه در قبال آن در حسابداري و فرهنگ مديريتي ايجاد شده نيز مورد بررسي قرار مي دهد . تداوم بقاي حسابداري قيمت تمام شده در برابر حملات مستمري كه به آن مي شود مشابه احتمالات گلدرات در بخش مربوط به توانايي مقررات براي ايجاد تغيير و قرار دادن پيشرفت هاي اجباري به صورت برنامه و برنامه هاي آموزشي است . يك نمونه در زمينه خود تئوري محدوديت ها است . مدارك در طي پروسه نشان مي دهند كه چه عقايد جديدي اساس اين مثال جذب تفكر مديريت سنتي شده است .
1-مقدمه
تغيير سازمان در اقتصاد كه در دهه اخير صورت گرفت با پذيرش مفاهيم توليد lean و سيستم هاي انعطاف پذير همراه بود . اين مفاهيم به صورت تلويحي معياري از توليد ظرفيت كاري را كه با تقاضا و ظرفيت پذيرش فعلي همخواني داشتند را عرضه مي كنند . شكوفا شدن اخير اقتصاد ايرلند نيز اهميت در نظر گرفتن روشهاي مديريت ظرفيت را پر رنگتر نموده است . سر منشا وجود مديريت ظرفيت به دليل تحقيق مستمر براي راندمان بالاتر و عدم توازن بين منابع و تقاضا براي منابع بيشتر بوده است . مشكل مديريت ظرفيت در سطح اقتصاد كلان و محلي يا در سطح موسسه وجود دارد .سوالي كه در اينجا مطرح مي شود نحوه مشاركت حسابداري مديريتي در مديريت اين گونه مشكلات است . صرفنظر از اين مطالب نبود تكنيك ها ي برتر و به روز به نحوي كه در گفته ها مطرح مي شود نيز يكي از مشكلات است ....
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.