چکیده
شکاف جنسیتی درآمد به طور پیوسته و در سطح دنیا به اثبات رسیده است. این مقاله اساسا بر مبنای داده های کشور آمریکا است ، اما شکاف بین درآمد زنان و مردان در هر کشوری وجود دارد. بحث مداومی وجود دارد مبنی بر اینکه شکاف جنسیتی درآمد صرفا اجتناب ناپذیر و به طور منطقی نتیجه ی منصفانه الگوهای کاری و رفتاری متفاوت زنان و مردان است و یا تاثیر تبعیض کارفرما درمقابل زنان، می باشد. رویکرد سرمایه انسانی که در آن متغیرهای توضیحی مختلفی برای کوچک شدن سایز شکاف درآمدی به کار می رود ، اغلب برای این استدلال استفاده می شود که بخش بیشتر شکاف ناشی از تبعیض نیست، بلکه ناشی از سرمایه گذاری های متفاوت زنان و مردان در کار است. به هرحال نه "سرمایه گذاری ها" و نه "نتایج" از راه های تساوی جنسیتی قابل ارزیابی نیستند و مفهوم زیربنای مدل انتخاب های منطقی که در مقابل پشت پرده بحث تساوی جنسیتی ایجاد شده است نیز دارای نقص است. به نظر می رسد تبعیض با الگوهای کاری و رفتاری جنسیتی پیچیده شده است: بسیاری از متغیرهای "توضیحی"سرمایه انسانی ، خود نیاز به توضیح دارند. فهم شکاف مستلزم شناسایی محدودیت های مدل های سرمایه انسانی است.امید می رود رویکرد تکنیکی تری نسبت به چنین مدل هایی اتخاذ شود و همچنین درمورد موضوعاتی فراتر از این رویکرد نیز اندیشه شود.
1-مقدمه
اخیرا متوسط درآمد سالانه کارکنان تمام وقت زن در آمریکا، 7/75 % درآمد مردان گزارش شده است(اداره آمار آمریکا 2011،جدول 36). اگرچه این آمار نشان دهنده بهبود درآمد زنان در مقایسه با درآمدی است که در اواسط دهه 1950 به آنها پرداخت می شد و معادل 5/64 % درآمد مردان بود، اما در سالهای اخیر این عدد کمتر از یک صدم نسبت به دهه 1970نوسان داشته است و بخش قابل ملاحظه شکاف درآمدی سرسختانه باقی مانده است. این وضعیت مشابه سایر کشورها است. در سال 2008 زنان در اروپا 82 % مردان درآمد کسب می کردند(Eurostat 2010) . یک مطالعه اخیرا در استرالیا نشان داده است که درآمد زنان در سال 2010، 82 % درآمد همکاران مرد بوده است(" شکاف جنسیتی درآمد بدتر می شود، نه بهتر. مطالعه ای در استرالیا 2010). در سال 2008، در کانادا درمیان همه کارمندان(پاره وقت و تمام وقت) درآمد زنان به طور متوسط تنها 5/64 % درآمد مردان بود(Statistics Canada 2010) ، و در بریتانیا کارمندان تمام وقت زن 8/89 % درآمد ساعتی مردان دریافت می کردند(اداره آمار ملی 2010). اخیرا سازمان تعاون و توسعه اقتصادی درمورد تمام کشور های صنعتی دنیا گزارش کرد که متوسط درآمد زنان تمام وقت 4/82 %درآمد مردان بود(Rampell 2010). آمارهای درآمدی در سراسر دنیا، بدون استثنا، نشان می دهند که درآمد زنان پایین تر از درآمد مردان است(برنامه توسعه ایالات متحد 2009). از آنجا که آمارهای در دسترس برای همه کشورها به طور دقیق قابل مقایسه با هم نیستند، دراینجا به آنها اشاره شد تا جهانی بودن این مشکل نشان داده شود.
این بحث نه تنها پیرامون اندازه شکاف درآمدی، بلکه حول این موضوع نیز ادامه دارد که آیا شکاف منصفانه است یا غیرمنصفانه : آیا این شکاف تبعیض نسبت به زنان را منعکس می کند یا به سادگی بازتابی از تفاوتهای "سرمایه گذاری " سرمایه های انسانی زنان و مردان در محل کارشان است. در این بحث یک مسئله به طور ضمنی درمورد اصول رویکرد مبتنی بر تساوی حقوق در توزیع عدالت، وجود دارد. با یافتن صحیح راه تساوی جنسیتی برای اندازه گیری واحدهای برابر ورودی توسط زنان و مردان، می توان به طور منصفانه ارزیابی کرد که آیا خروجی های آنها ( دستمزد پرداختی) معادل است یا خیر....
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.