چکیده
اين پروژه چگونگي برخورد شركتهاي استراليايي داراي فناوري مدرن در خصوص همكاري مابين R&D سازماني و مديريت استراتژيك را مورد بررسي قرار ميدهد. فرضيات تحقيق به صورت تجربي با استفاده از اطلاعات جمعآوري شده از تعدادي از شركتهاي استراليايي در سه بخش صنعتي انتخاب شده؛ فناوري اطلاعات، داروسازي و بيوتكنولوژي، مورد آزمايش و بررسي قرار گرفتهاند. اين نتايج نشان ميدهند كه شركتهاي پاسخدهنده از اهميت يكپارچگي تصميمگيري R&D با مديريت استراتژيك سازمان و همچنين سازگاري مابين R&D و استراتژيهاي رقابتي، آگاه هستند. بهويژه، توسعه محصولات ارزش افزوده بهتر با تمركز بر بخشي از بازار ويژه تأكيد بر هدايت برنامهها و پروژههاي R&D سازماني بوده است.
فهرست مطالب
1-مقدمه
2-پيشزمينه و فرضيات
3-مديريت هزينه
4-تفكيك
5-استراتژي ارزش افزوده بهتر
6-روشهاي تحقيق
7-نتايج
8-بحث و نتيجهگيري
1-مقدمه
تحقيق و توسعه (R&D) صنعتي در استراليا به دليل فشارهاي بالقوهاي كه R&D ميتواند بر روي دستيابي به لبه رقابتي در بازار داشته باشد، مورد توجه قرار گرفته است. بسياري از شركتهاي مبتني بر فناوري نه تنها برنامههاي ميانمدت تا طولانيمدت براي توسعه داشتهاند بلكه همچنين بخش مشخصي از منابع را به R&D تخصيص دادهاند (جانستون و ديگران، 1990). اگرچه دولت مشوقهاي مالياتي براي R&D صنعتي از سال 1986 ارائه كرده است، با اين وجود، درگيري سازمان در خصوص R&D هنوز محدود است. مخارج R&D توسط بخش خصوصي حدود %5/0 محصولات و كالاهاي توليده شده استراليايي در دهه 1980 و اوايل دهه 1990 بوده است (ABS، 1991) و بتدريج در اواسط دهه 1190 به %87/0 افزايش يافته است (ABS، 1997)....
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.