چکیده
ژئوشیمی اکتشافی همچنان نقش مهمی در برنامه های اکتشاف مواد معدنی در تمام مقیاسها دارد. این دهه یک چرخه اقتصادی کامل در صنعت مواد معدنی را در برگرفته است، که طی آن تغییری در تاکید اکتشاف از تسلط طلا و الماس به افزودن طیف وسیعی از فلزات پایه و احیای اخیر اکتشاف اورانیوم ایجاد شده است. افزایش قیمت فلزات و توسعه تکنیکهای جدید ژئوشیمیایی اجازه داده است که فعالیتهای اکتشافی در زمینهایی که قبلاً مورد کاوش قرار نگرفتهاند، از جمله مناطقی که با پوشش رگولیتی ضخیم و حملشده مشخص میشوند، گسترش یابد. تکامل و اصلاح قابلتوجهی در مدلهای پراکندگی ژئوشیمیایی برای رگولیت حملشده، بهویژه فرآیندهای مرتبط با کانیسازی سولفید اکسیدکننده وجود داشته است. این مدلها باعث پیشرفت بیشتر در روشهای نمونهگیری، تکنیکهای تجزیهای و رویکردهای تشخیص آنومالی شدهاند. اندازهگیری معمول ویژگیهای اساسی خاک و آبهای زیرزمینی، مانند pH، به تشخیص اثرات ژئوشیمیایی و کانیشناسی کانیسازی مدفون در رگولیت کمک نموده است. تکنیکهای لیتوژئوشیمیایی جدید برای انتخاب زمین و تشخیص زودهنگام واحدهای معدنی بالقوه توسعه یافتهاند. هماکنون تولید نقشههای رگولیت-لندفرم، شامل مدلهای سه بعدی، و تکنیکهای دقیقتر برای متمایز کردن منشأ و ماهیت مواد رگولیتی، زیربنای طراحی برنامههای اکتشافی در تعدادی از زمینها است. تکنیکهای مختلف اکتشافی، مانند بیوژئوشیمی و گاز خاک، با استفاده از فناوریهای جدید احیا شدهاند. پیشرفتهای مداوم در محدودیتهای تشخیص و قابلیت اطمینان روشهای تحلیلی چند عنصری، توسعه و کاربرد معمول طیف گستردهای از روشهای استخراج انتخابی ژئوشیمیایی را با هدف شناسایی هالههای ژئوشیمیایی ضعیف توسعهیافته در پوشش رگولیت حملشده، مجاز کرده است. نتایج حاصل از انبوهی از مطالعات جهتگیری استخراج انتخابی نشان داده است که قابلیت اطمینان چنین روش هایی به خصوص در مناطق خشک نامشخص است. نقشه برداری ژئوشیمیایی با چگالی کم از مناطق بزرگ توسط سازمان های دولتی برای اهداف مختلف منابع، زیست محیطی و بهداشتی از جمله جذب اکتشافات معدنی انجام شده است. چنین نقشههایی معمولاً اهمیت اساسی زمینشناسی زیرسطحی را بر الگوهای ژئوشیمیایی منطقهای در رگولیت، حتی در مناطق صنعتی نشان میدهند. رویکردهای فلسفی و عددی برای تعریف و تشخیص آنومالیهای ژئوشیمیایی همچنان مورد بررسی قرار میگیرند. نیاز به تکمیل رویکردهای کلاسیک پارامتری تشخیص دادههای پرت وجود دارد که به طور معمول برای دادههای ژئوشیمیایی اعمال میشود. همچنین لازم است تکنیکهای آماری در خصوص این شناخت که الگوهای ظریف و چند متغیره مرتبط با اثرات ژئوشیمیایی کانیسازی ممکن است از درون ابر داده اصلی و نه از بیرون و از خوشه های متمایز سرچشمه بگیرند، توسعه یابند و تکمیل شوند.