چكيده
هدف از اين تحقيق مطالعه مسئله تجديد ساختار پرتفوي سرمايهگذاري با شناسايي ريسك، سودآوري و تأثير ظهور پرتفوي جديد بر روي فرايند تغيير ساختار آن، است. مهمترين ويژگيهاي تخصيص سرمايهگذاري پرتفوي بايد بر اساس مدلهاي ساده شناسايي شود. بنابراين، مدلهاي بهينهسازي بيشينهسازي بازده و كمينهسازي كل ريسك پرتفوي به عنوان روش مطالعه انتخاب شدهاند. تجزيه و تحليل ساختاري توزيع سرمايهگذاري مابين موضوعات پرتفوي در وضعيت ثابت نيز انجام شده است. براي حل مسئله يافتن اكسترمم (نقاط بحراني) تابع بازده و كل ريسك، كه بر اساس مقدار كوواريانس بازده سرمايهگذاري در موضوعات پرتفوي برآورد ميشود، روش پيشبيني شيب مورد استفاده قرار گرفته است، يعني الگوريتمي كه امكان بدست آوردن تصويري تكراري از ريسك و تغييرات بازده مربوط به موضوعات و در كل پرتفوي سرمايهگذاري را فراهم ميٍسازد. نتيجه اين تحقيق براي بدست آوردن ساختارهاي توزيع مختلف پرتفوي سرمايهگذاري و شناسايي ويژگيهاي بازسازي آن با ظهور تركيب جديد، مورد استفاده قرار ميگيرد. به علاوه، مشخص شده است كه اين تركيب جديد، بسته به نوع ريسك و بازده، ميتواند منجر به تجديد ساختار پرتفوي سرمايهگذاري شود. پرتفوي اصلاحات نيز تحت منطق كار پرتفوي قرار ميگيرد. ممكن است نقطه مشخصهاي وجود داشته باشد كه در آن نسبت يكسان ريسك و بازده براي ساختارهاي مختلف توزيع سرمايهگذاري، ارائه شده باشد، كه باعث افزايش نياز به ارزيابي كيفي نقاطي كه مستلزم توسعه و سرمايهگذاري هستند، ميشود. اين امر منجر به تقاضا ويژه براي توسعه سياستهاي ساختاري مدرن و تنظيمات سازماني ميشود كه دولتها بايد به آنها توسل جويند.
1-مقدمه
نظريه پرتفوي از زمان كار J. Tobin و Sharpe نه تنها در زمينه مطالعه توزيع سرمايهگذاري در داراييهاي مالي (اوراق بهادار) محبوبيت گستردهاي كسب كرده است، بلكه اهميت آنها معمولاً در زمينه وسيعتري در رابطه با پسانداز و توزيع سرمايهگذاري در اقتصاد، انتخاب داراييها، مطالعه تصميمگيري توسط عوامل اقتصادي در خصوص داراييهاي جديد و قديم، توزيع بازده، تصميمگيري در شرايط ريسكهاي قابل مقايسه و ريسكهاي غيرقابل مقايسه و غيره نيز نشان داده شده است...