چکیده
این مقاله با استفاده از سیاست صنعتی نفت محور برزیل بعنوان یک مطالعه موردی، به بررسی استراتژی های در حال تغییر دولت های توسعه گرا می پردازد. ما رابطه بین دولت، پتروبراس (شرکت نفت و گاز برزیلی) و نخبگان صنعتی را در چارچوب تاکید مجدد برزیل بر استراتژی توسعه صنعتی بخش محور تحلیل می کنیم. ما با تحلیل دقیق و بررسی مجدد مدل دولت توسعه گرا، پیشنهاد می کنیم که دولت های توسعه گرا، بخصوص بوروکراسی و شرکت های دولتی (SOEها) آنها، ذاتا سیاسی هستند، و اینکه سیاست های پولی به شکلی پیچیده درون رژیم های رشد بالای هدایت شده توسط دولت جای می گیرند. با توجه به دشواری خصوصی سازی بعنوان راه حلی برای حاکمیت(نادرست) SOE، چالش برزیل عبارت است از تعدیل مداخلات سیاسی شدیدی که استقلال پتروبراس را در گذشته تضعیف کرده اند و حفظ ظرفیت نهادی جهت هدایت منافع به سمت سرمایه گذاری و نوآوری.
1-مقدمه
رسوایی لاوا جاتو (کار واش)که پتروبراس، شرکت انرژی دولتی برزیل، را در کانون فساد سیاسی قرار داد، نشان دهنده آشکارسازی تدریجی سیاست های مداخله گرای دولت در برزیل بود. چیزی که به بحران سرمایه داری دولتی برزیل تبدیل شد، پایانی بر دولت لولا دا سیلوا و حزب کارگران (PT) او – که سرمایه داری دولتی را بعنوان یک استراتژی توسعه تعمیق بخشیدند - بود. زمانیکه این بحران عمیق تر شد، و سیاستمداران، بورکرات های دولتی و شرکت های خصوصی بیشتری تحت تحقیقات قرار گرفتند، پرسش هایی در این مورد بوجود آمده است که آیا دولت توسعه گرای برزیل به سرمایه داری یغماگر تبدیل شده است یا خیر...
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید