چکیده
محققان بر این باورند که مسائل تصمیم گیری چند شاخصه جزء مسائل خوش تعریف و ساختار یافته نیستند. این امر حتی با توجه به وجود عدم اطمینان اطلاعات تصمیم گیران در رابطه با این مسائل، تشدید پیدا می کند. در سال های اخیر، مجموعه های فازی شهودی با ارزش بازه ای (بعد از این به صورت IVIFها بیان میشود) به عنوان یک کلیتی از مجموعه های فازی ترتیبی، شناخته شده اند و به طور وسیعی در برخورد با مسائل تصمیم گیری با عدم اطمینان کاربرد دارند. با این حال، از جنبه های برنامه ریزی ریاضی مجموعه های فازی با ارزش بازه ای و برنامه های کاربردی آنها در مسائل تصمیم گیری صرف نظر شده است. برای تقویت روش برنامه ریزی ریاضی در محیط IVIF، یک مسئله تصمیم گیری گروهی چند شاخصه IVIF به عنوان یک مدل برنامه ریزی خطی فرموله می شود. با استفاده از تغییر متغیر و مفهوم عملگر های تجمعی، مدل پیشنهادی به یک مدل برنامه ریزی خطی معادل قابل حل با روش های معمول تبدیل شده است. کاربرد روش پیشنهادی در یک مسئله تصمیم گیری گروهی نشان داده می شود و با اثبات سازگاری روش پیشنهادی با روش قبلی، نتایج بدست آمده با روشی مشابه مقایسه می شود. منطق قابل اطمینان و قابل فهم با سهولت محاسباتی از مزیت های اصلی روش پیشنهادی محسوب می شود. حل مسائل برنامه ریزی خطی IVIF می تواند در مسائل دیگری که در این زمینه فرموله شده اند به کار گرفته شود.
-1مقدمه
تصمیم گیری چند معیاره یکی از مفهومی ترین زمینه های تحقیق در عملیات است. از دیدگاه مدیریتی، مسائل تصمیم گیری می توانند به دو دسته مسائل برنامه ریزی و انتخاب تقسیم بندی شوند (سیمون، 1977). تصمیم گیری چند معیاره ( که از این به بعد آن را MCDM میخوانیم) این مسائل را در نظر میگیرند که در آن معیارهای متعددی باید برای یک اتخاذ مطلوب برآورده شوند. MCDM بیشتر به تصمیم گیری های چند هدفه (از این به بعد آن را MODM می خوانیم) و تصمیم گیری های چند شاخصه (که از این به بعد آن را MADM گوییم) تقسیم می شوند (کلیماکو، 1997). معمولا MODM مسائل نوع برنامه ریزی را در نظر می گیرد در حالی که MADM در تقابل با مسائل انتخابی است…
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.