عموماً باور بر این است که خلاقیت فعالیت ­های نوآورانه را ارتقاء می­ دهد. بااین حال، تحقیق تجربی راجع به تاثیر خلاقیت بر نوآوری، دامن ه­ای از نتایج مثبت را به همراه آورده است. در این مطالعه، ما یک فراتحلیل از 52 نمونه تجربی متشکل از 10538 مشاهده را جهت آزمون ماهیت این رابطه، و مشخصاً اینکه چگونه عوامل سازمانی، محیطی و فرهنگی رابطه خلاقیت – نوآوری را تعدیل می ­نمایند، اجرا می­ نمائیم. ما یک رابطه مثبت قوی را بین خلاقیت و نوآوری، بخصوص در سطح فردی می­ یابیم. به علاوه، اثرات تعدیل کننده شگفت انگیزی را می­ یابیم که در آن رابطه بین خلاقیت و نوآوری برای شرکت­ های بزرگتر، نوآوری­ ها در فرایند، و صنایع با فناوری پایین مرتبط با شرکت­ های کوچک، نوآوری­ ها در محصول، و صنایع با فناوری بالا قوی­تر است. همچنین، ما درمی ­یابیم که سطوح تعدیل کننده اجتناب از عدم قطعیت هم بستگی بین خلاقیت و نوآوری را به حداکثر می ­رساند. ما با بحث در مورد مفاهیم نظری و مدیریتی و ارائه پیشنهادات برای تحقیق آتی در ادبیات کارآفرینی و نوآوری به نتیجه­گیری می­ پردازیم.

1-مقدمه

یک فرایند نوآوری دربردارنده دو فعالیت اصلی است: خلاقیت و نوآوری. خلاقیت متضمن ایجاد ایده ­های تازه و سودمند است درحالیکه نوآوری مستلزم پیاده ­سازی این ایده ­ها درون محصولات و فرایندهای جدید می­باشد. این توالی بنظر منطقی و نسبتاً بارز است؛ بااینحال، حتی یک نگاه مختصر به تلاش­های سازمان­ ها در جهت نوآوری آشکار می ­سازد که آنها با بسیاری از چالش­ ها و موانع در حفظ فرایندهای روان و متعادل نوآوری مواجه هستند. یک بررسی دقیق از مطالعات تجربی پیشین نشان می­دهد که هم بستگی بین خلاقیت و نوآوری بطور قابل توجهی در میان زمینه ­های تجربی و طراحی­ های تحقیق متنوع است. یک توضیح شهودی برای این همگونی این است که فرایندهای نوآوری چندلایه هستند و با تنش ­ها شناخته می ­شوند. این فرایند که در آن ایده ­های خلاق به محصولات و خدمات جدید تبدیل می­ شوند بطور قابل توجهی تحت تاثیر تغییرات در سازمان­ ها، فرهنگ ­ها، موسسات، و محیط­ های خارجی قرار دارد...

میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید